شاعر : افشین حر

“باز آمد بوی ماه مدرسه”

بوی عطر مستراح مدرسه

 

بچه ها در انتظار درس و مشق

بیقرار افتتاح مدرسه

 

زنگ تفریح و هیاهو در صفِ

بوفه های افتضاح مدرسه

 

هم حضوری، هم مجازی، درهم است

درس امسال از نگاه مدرسه

 

آنکه می بندد در و وا می کند

نیست مستخدم، که شاه مدرسه


با صدای شاعر گوش دهید.


باز می آید مدیر و شاکی است

در زمان صبحگاه مدرسه،

 

از گروهی تخس که سوزانده اند

آتشی در کارگاه مدرسه

 

باز هم در اجتماع مادران

پشت در یا توی راه مدرسه،

 

صحبت از نسرین و سوسن می کنند

یا دبیرِ پابه‌ماه مدرسه

 

گرچه چشم و گوش‌شان وا می شود

کودکان سربه‌راه مدرسه،

 

ایمن از آلودگیِ جامعه است

بچه ی ما در پناه مدرسه

 

در کلاسی هم اگر قِر می دهند

هست اینها هم گناه مدرسه؟

 

باز هم ناظم شکایت دارد از

خرج های گاه گاه مدرسه

 

پول قهوه، شیر و کیک و بستنی

یا برنج دمسیاه مدرسه

 

می کند چکه زمانی شیر آب

می شود پُر گاه چاه مدرسه

 

نیست اینها پول زور ای اولیا

می شود صرف رفاه مدرسه

 

پس بده سهم خودت را چونکه هست

سخت دامنگیر آه مدرسه