استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
«فدریکو گارسیا لورکا» اغلب نزد فارسیزبانان با ترجمه و دکلمه دلنشین و فراموش نشدنیِ اشعارش توسط احمد شاملو شناخته شد؛ بهخصوص با شعر معروف در ساعت پنج عصرِ او که از زیباترین و در عین حال حماسیترین اشعار اوست.
لورکا توسط فاشیستهای اسپانیایی آن روزگار بهشکلی تلخ و جانگداز کشته شد. چهگونهگی مرگ او تا سالها در ابهام بود و شایعات گوناگونی در مورد آن گفته میشد؛ اما این مسأله بعدها رازگشایی شد. نوشته زیر به همین ماجرا می پردازد.
لوکا شعر را نقاشی می کرد
فدریکو خسوس گارسیا لورکا، زاده ی ۵ ژوئن ۱۸۹۸ و درگذشته ی ۱۹ آگوست ۱۹۳۶، شاعر و نویسنده اسپانیایی است. او همچنین نقاش، نوازنده ی پیانو و آهنگ ساز نیز بود.فدریکو به تاریخ ۵ ژوئن ۱۸۹۸ در دهکده ی Fonte Vacros در جلگه گرانادا، چند کیلومتری شمال شرقی شهر گرانادا زاده شد در خانوداه ای که پدر یک خرده مالک مرفه و مادر فردی متشخص و فرهیخته بود. نخستین سال های زندگی را در روستاهای غرناطه، پایتخت باستانی اسپانیا، شهر افسانه های کولیان و آوازهای کهنه گذراند.
شاید از این روی و به خاطر بیماری فلج که تا ۴ سالگی با او بود و او را از بازی های کودکانه بازداشت، فدریکوی کودک به داستان ها و ترانه های کولی رغبت فراوانی پیدا می کند، آن چنان که زمزمه ی این آوازها را حتی پیش از سخن گفتن می آموزد. این فرهنگ شگرف اسپانیایی کولی است که در آینده در شعرش رنگ می گیرد. لورکا به دست مادر با موسیقی آشنا می شود و چنان در نواختن پیانو و گیتار پیشرفت می کند که آشنایانش او را از بزرگان آینده موسیقی اسپانیا می دانند، ولی درگذشت آموزگار پیانویش به سال ۱۹۱۶چنان تلخی عمیقی در او به جای می گذارد که دیگر موسیقی را پی نمی گیرد.
هم زمان با فرارسیدن سن تحصیل لورکا، خانوداه به گرانادا نقل مکان می کند و او تا زمان راهیابی به دانشگاه از آموزش متناسب با طبقه اجتماعی اش برخوردار می شود. در همین سال هاست که فدریکو موسیقی را فرا می گیرد ولی هرگز تحصیل در دانشگاه را به پایان نمی رساند، چه در دانشگاه گرانادا و چه در مادرید. باری در همین سال هاست که لورکا در Residencia de Etudiante مادرید – جایی برای پرورش نیروهایی با افکار لیبرالی شعرش را بر سر زبان ها می اندازد و در همین دوره است که با نسل زرین فرهنگ اسپانیا آشنا می شود.پژوهش های لورکا، هرگز در چارچوب «فلسفه» و «حقوق» که به تحصیل آن ها در دانشگاه سرگرم بود، باقی نمی ماند. مطالعه ی آثار بزرگان جهان از نویسندگان جنبش ۹۸ چون ماچادو (Machado) و آسورین (و همینطور آثار شاعران معاصر اسپانیا چون روبن داریو (Roban Dario)، گرفته تا نمایشنامه های کلاسیک یونانی، از لورکا شاعری با دستان توانا و تفکری ژرف و گسترده می سازد.
نگاهی به آثار لوکا
لورکا نخستین کتابش (به نثر) را در سال ۱۹۱۸ به نام «باورها و چشماندازها» (Impersiones y Viajes) در گرانادا به چاپ میرساند. به سال ۱۹۲۰ نخستین نمایشنامه اش با نام «دوران نحس پروانهها» (el malificio de la mariposa) را مینویسد و به صحنه میبرد که با استقبال چندانی روبرو نمیشود. و سال بعد (۱۹۲۱)، «کتاب اشعار» (Libre de Poems) که نخستین مجموعه شعرش است را منتشر میکند.
۱۹۲۲ سالی است که با مانوئل دفایا جشنواره بیهمتا کانته خوندو(Conte Jondo)، آمیزهای از افسانهها، آوازها و پایکوبیهای کولیان اسپانیا که میرفت در هیاهوی ابتذال آن سالهای فلامنکو به دست فراموشی سپرده شود، را برپا میکند.
لورکا در ۱۹۲۷ «ترانهها (Canciones)» را منتشر میکند و نمایشنامه «ماریانا پیندا» (Mariana Pineda) را در ماه ژوئن همین سال به صحنه میبرد و در بارسلونا نمایشگاهی از نقاشیهایش بر پا میشود.
در ۱۹۲۸ محبوبترین کتابش، «ترانههای کولی» (Romancero Gitano) منتشر میشود. نشانی که بسیاری آن را بهترین کار لورکا میدانند. مجموعهای که شهرتی گسترده را برای فدریکو به ارمغان میآورد چنانکه لقب «شاعر کولی» را بر او مینهند. شکلگیری هسته نمایشنامه «عروسی خون» با الهام از خبر قتل نیخار (Nijar) در روزنامهها، نیز به سال ۱۹۲۸ بر میگردد.
۱۹۳۴ سالی است که فدریکو، «یرما» (Yerma) و «دیوان تاماریت)» (Divan del Tamarit) را به پایان میرساند. «یرما» نیز چونان اثر پیشین (عروسی خون) تراژدی است که از فرهنگ روستائیان اندلس و ناامیدی ژرف اشان سرچشمه میگیرد.
تماشا کنید
یرما
شاهکار گارسیا لورکا
فیلم تاتر یرما ر