استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
اجارهنشینها فیلم سینمایی کمدی-درام به کارگردانی و نویسندگی داریوش مهرجویی محصول سال ۱۳۶۵ است ،که در سال ۱۳۶۶ به نمایش عمومی در آمد و به پرفروشترین فیلم آن سال تبدیل شد، بر اساس نظرسنجی ماهنامه فیلم از بین منتقدان سینمایی در بین فیلمهای برتر تاریخ سینمای ایران قرار گرفتهاست.
تماشا کنید :
سکانس برتر فیلم اجاره نشین ها به انتخاب پلاک۵۲
*توجه : اگر این فیلم را هنوز تماشا نکرده اید،
مطالعه ادامه این مطلب خطر اسپویل و لو رفتن داستان را برای شما به همراه دارد:
اجارهنشینها در زمانی ساخته شد که فیلمهای کلیشهای و شعارزده صحنه سینمای ایران را به تسخیر خود درآورده بودند و از این جهت فیلمی بسیار متفاوت با ارجاعات یک آپارتمان در حاشیه شهر تهران که مالکش درگذشته بدون وارث مانده و اداره امور آپارتمان و مستاجرها را مباشر مالک درگذشته که خود نیز ساکن همین ساختمان است به عهده گرفته و قصد دارد با همکاری یک مشاور املاک محلی ملک را تصاحب کند.
آپارتمان فرسوده و نیازمند تعمیرات اساسی است ولی عباس آقا (مباشر مالک درگذشته با بازی عزت الله انتظامی) نه خود وظیفه تعمیرات را به عهده میگیرد و نه به دیگر ساکنان اجازه انجام این کار را میدهد. در این ساختمان هر یک از ساکنان به دنبال به کرسی نشاندن حرف و نظر خود هستند و این امکان تفاهم بر سر چگونگی تأمین هزینههای تعمیرات را از بین میبرد، تا این که عباس آقا به توصیه مادرش (با بازی حمیده خیر آبادی) مجلس شامی تدارک میبیند و میپذیرد که با مشارکت همه ساکنان هزینه تعمیرات تأمین شود، اما فردای آن روز این توافق با توصیههای غلام ترکهای به عباس آقا بر هم میخورد و کار تعمیرات ساختمان همچنان بر زمین میماند تا این که در شبی بارانی منبع آب بزرگ ساختمان سقوط میکند و کل ساختمان فرو میریزد، روز بعد ماموران شهرداری به اجارهنشینها اعلام میکنند که این ملک به شکل قسطی به آنها واگذار میشود.
اجارهنشینها نهتنها یکی از بهترین فیلمهای داریوش مهرجویی که یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران هم هست. فیلمی که نامش همیشه در لیست ده فیلم ایرانی برتر و برگزیده منتقدان سینمایی به چشم میخورد.
یک فیلم سیاسی و اجتماعی
اجارهنشینها یک کمدی مفهومی و عمیق است که در لوای داستان بامزه خود اشارات جدی به مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد. این فیلم خصوصاً در مذمت حرص و طمع آدمی و ضعف و سستیاش در برابر پول است. فیلمی که محبوب تماشاگران در همه نسلهای بعد از انقلاب در ایران میباشد.
اجاره نشینها داستان یکسری آدم است که بهخاطر حرص و طمع و آز و پول مدام در حال بحث و جدل هستند و در سر و کله هم میزنند. قصهای که قصه هر روز و هنوز است و در آن جهان پر از بدجنسی و نفرت، پر از حرص و بیمعرفتی، حمیده خیرآبادی مادر مباشر از معدود انسانهای خوب و مهربان است.
مادری که تحمل دعوای فرزندانش با یکدیگر و یا با همسایهها را ندارد و شبیه به تیپیک ویژه مادر ایرانی میخواهد همه را به صلح و صفا برسانند.
ماجرای فیلمبرداری اجاره نشین ها
فیلمبرداری اجارهنشینها به دلیلی ویژگیهای خاص اجرایی فیلمنامه برای تخریب یک خانه با امکانات آن زمان سینمای ایران با مشکلات زیادی همراه بود. با این همه مهرجویی یکی از اعضای خانوادهاش را پس از مدتها کنارش داشت.
خواهرش ژیلا مهرجویی را که مدتی در زندان بود، حالا منشی صحنه فیلمش بود. همسر ژیلا، محمود بزرگمهر از اعضای حزب رنجبران ایران بود که تیرماه سال ۱۳۶۳ در زندان اوین اعدام شد.حزب رنجبران پس از وقایع سال ۶۰ مورد غضب حکومت جمهوری اسلامی قرار گرفته بود. رنجبران همان حزبی است که مسعود فراستی پور سختگوی آن بود.
فیلمبرداری اجارهنشین ها چند ماه به طول میانجامد. در یکی از روزها گوگوش که او هم آن روزها شرایط خاصی داشت سرصحنه رفت:
بعد از انقلاب خودم را سر فیلمبرداری اجاره نشینها به کارگردانی داریوش مهرجویی رساندم. کلی با نادره حرف زدم، خاطرات مان را زنده کردیم، این آخرین باری بود که او را دیدم.
ایرج راد، یکی از بازیگران فیلم گفته است:
در آن سالها فیلمبرداری اجاره نشینها نسبت به ساخت دیگر فیلمها بیشتر طول کشید. برای این فیلم سینمایی بیش از ۳ ماه مشغول به کار بودیم. تمام لحظات فیلمبرداری این فیلم سینمایی برای عوامل فیلم خاطره بود. از ساختمانی که در آن کار میکردیم تا سکانسهایی که مجبور بودیم خودمان به جای بدلکار بازی کنیم.
برای فیلمبرداری اجاره نشین ها از دو ساختمان استفاده میکردیم، بخش درونی ساختمان در خیابان پیامبر بود که در آن زمان تنها یک بیابان بود، به گونه ای که عزت الله انتظامی میگفت اگر یک شب فیلمبرداری طول بکشد، ممکن است گرگها ما را تکه پاره کنند. ساختمان بیرونی و نمای ظاهری ساختمان اجارهنشینها نیز روبروی نیروگاه برق آلستوم بود که تمام اطراف این نیروگاه نیز بیابان بود.
یکی از نکات مثبت و خاطرهانگیز در فیلم این بود که یک سری از مسائل و مشکلاتی که کاراکترهای اجاره نشین ها با آن درگیر بودند، شکل واقعی داشت. به عنوان مثال در سکانسی که قرار بود کتابخانه روی سر من خراب شود، این اتفاق بهطور واقعی و با کتابخانهای از جنس نئوپان سنگین رخ داد. به طوری که در اولین برداشت خراب شدن کتابخانه روی سر من، یک چوب سنگین روی سرم افتاد و من برای چند دقیقه سر صحنه فیلمبرداری بیهوش بودم، عوامل فیلم برای گرفتن این سکانس، مجبور شدند تا چوبها را نگه دارند تا دیگر صدمه ای به من وارد نشود.
سکانس دیگری که بدون استفاده از بدلکار بازیگران در آن حضور داشتند، جاری شدن آب در راه پلههای ساختمان بود. برای گرفتن این سکانس منبع آب بزرگی در نظر گرفته شده بود و ما جلوی مسیر جریان آب قرار میگرفتیم و در منبع آب را باز میکردند و آب با فشار بالا ما را با خود میبرد.
هرچند این فیلم سینمایی پر از حادثه بود اما هیچ گونه اسپشیال افکتی برای گرفتن این سکانسها وجود نداشت. حتی زمانی که تلفن در دستان اکبر عبدی منفجر میشود، از بدلکار استفاده نشد و خودش این سکانس را بازی کرد. تمامی سکانسهایی که در این فیلم گرفته شده واقعاً اتفاق افتاد و بارها و بارها بازیگران در این فیلم صدمه دیدند.
معرفی فیلم و سریال | تماشا کنید :
ساخت موسیقی متن اجارهنشینها هم به ناصر چشم آذر سپرده شد که او هم تازه از لس آنجلس به ایران بازگشته بود و تازه برای «تاراج» موسیقی نوشته مهرجویی پس از بازگشت از اظهارنظر رسانهای خودداری کرد جز آنکه گفت قرار است اجاره نشینها ابتدا نمایش داده شود و بعد مشکل حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق حل شود بود.