خانهٔ کاغذی (اسپانیایی: La casa de papel‎) که در آمریکا با عنوان سرقت پول (انگلیسی: Money Heist‎) شناخته می‌شود، مجموعه تلویزیونی سبک سرقت جنایی اسپانیایی است که توسط آلکس پینا ساخته شده‌است. این سریال دو گروه سرقت آماده را به رهبری پروفسور (آلوارو مورته)، یکی در ضرابخانه سلطنتی اسپانیا و دیگری در بانک اسپانیا به نمایش درمی‌آورد.

مجموعه Money Heist، درامی جنایی و هیجان انگیز از کشور اسپانیا بوده و نام اصلی آن سریال Lacasa de Papel به معنای خانه کاغذی است. سران نتفلکیس دلیل تغییر نام سریال سرقت پول در زبان انگلیسی را جلوگیری از شباهت آن به سریال House of Cards عنوان کرده‌اند.

تماشا کنید :
سکانس های برتر

بازیگران و شخصیت‌ها

آلوارو مورته در نقش پروفسور

اورسولا کوربیرو در نقش توکیو و راوی داستان

ایتسیار ایتانیو در نقش راکل

پدرو آلنسو در نقش برلین

پاکو توس در نقش آندرس

آلبا فلورس در نقش نایروبی

میگل هران در نقش ریو

هایمه لورنته در نقش دنور

استر آسبو در نقش مونیکا

سریال Money Heist ابتدا در 15 قسمت و برای پخش در شبکه تلویزیونی آنتنا در سال 2017 در نظر گرفته شد و سپس نتفلیکس در سال 2019 حق پخش آن را خریداری کرد. با سرمایه‌گذاری هنگفت شبکه نتفلیکس ساخت فصل‌های دیگر این سریال نیز ادامه یافت و تاکنون 5 فصل از آن منتشر شده است. فیلمنامه پیچیده و بسیار قوی سریال Money Heist‎ و بازی‌های جذاب بازیگران این سریال را از بسیاری دیگر از سریال‌های این رده متمایز کرده است.

این مجموعه در مادرید، اسپانیا فیلمبرداری شده‌است. بخش‌های قابل توجهی از فصل ۳ و ۴ نیز در پاناما، تایلند و ایتالیا (فلورانس) جلوی دوربین رفت. این روایت به روشی شبیه به زمان حال گفته می‌شود که شامل پیچیدگی‌های متکی به فلش‌بک، پرش‌های زمانی، انگیزه‌های شخصی پنهان و راوی غیرقابل اعتماد است. این سریال با روایت از منظر یک زن، توکیو (اورسولا کوربیرو) و داشتن یک هویت قدرتمند اسپانیایی، ژانر سرقت را برمی‌انگیزد، جایی که دینامیک عاطفی، جرم و جنایت سازمان یافته را به صورت کامل جبران می‌کند. فصل ۵ این سریال درسال ۲۰۲۱ به صورت ۲ بخش ۵ قسمتی دردسترس عموم قرار گرفت.

*توجه : اگر این فیلم را هنوز تماشا نکرده اید،

مطالعه ادامه این مطلب خطر اسپویل و لو رفتن داستان را برای شما به همراه دارد:

خلاصه داستان

داستان سریال سرقت پول در مورد گروهی از سارقان حرفه‌ای با مدیریت شخصی به نام پروفسور است. پروفسور که مغز متفکر این گروه به شمار می‌آید، در فصل اول سریال نقشه سرقت بزرگی را از ضرابخانه ملی اسپانیا طراحی می‌کند. او برای طرح دقیق و زیرکانه این نقشه سال‌ها فکر و تلاش کرده است و حال زمان آن رسیده که به نقشه خود جامه عمل بپوشاند. هریک از سارقان این گروه برای همکاری با نقشه پروفسور دلایل شخصی خود را دارند.


اعضای این گروه برای فاش نشدن هویت خود و به دستور پروفسور هرکدام نام یکی از پایتخت‌های مختلف دنیا را برای خود برمی‌گزینند. نام‌هایی چون مسکو،برلین،توکیو،نایروبی،دنور،اسلو،ریو و هلسینکی. نقشه سرقت آن‌ها با ریسک‌ها و خطرات فراوان و درست در لحظه‌ای که گمان می‌کنند با شکست مواحه شده، موفق عمل می‌کند. پروفسور و تیمش موفق می‌شوند که در طی این عملیات دست به سرقتی تاریخی زده و ضرابخانه ملی اسپانیا را غارت کنند.


تماشا کنید :

سکانس های برتر| طعم گیلاس (۱۳۷۶)

نقاب چهرۀ سالوادور دالی، نقاش سورئال اسپانیایی، به عنوان پوشش صورت سارقان انتخاب شد، زیرا چهرۀ دالی هم نمادی فرهنگی در اسپانیا است و هم به راحتی قابل شناسایی است.‌ نقاب دن کیشت نیز پیشنهاد شده بود که در آخر انتخاب نشد. بنیاد گالا-سالوادور دالی از این انتخاب استقبال نکرده و معتقد است که تهیه‌کنندگان باید مجوزهای لازم را از آنان دریافت می‌کردند.

بلا چاو در سریال سرقت پول

به جز استفاده‌ای که از این ترانه در جنبش‌های آزادیخواهانه‌ی چند سال اخیر شده است، آنچه در حوزه‌ی نمایش و سرگرمی و برای مخاطبان سینما و سریال شاید در رابطه با این ترانه آشنا باشد، حضور آن در سریال معروف و محبوب «سرقت پول» (Money Heist) است.

در سریال جنایی اسپانیایی «سرقت پول» بوده است که باند مرکزی سارقان این ترانه را می‌خوانند تا به وقت سرقت به خودشان روحیه و شهامت بدهند، و همین‌طور آن زمان که می‌خواهند پیروزی‌هایشان را جشن بگیرند. این ترانه در «سرقت پول» هم درون‌مایه‌ی مقاومت سریال را در بردارد و هم نماد مرگ است که باند سارقان چندین بار در دو سرقت عمده‌ی خود با آن مواجه می‌شوند. نکته‌‌ی کنایه‌آمیز این است که معنای ترانه با محتوای سریال که در آن یک عده سارق قصد دارند پول خودشان را چاپ و یک زندگی مجلل و مرفه بدون نیاز به کار را برای خود فراهم کنند، فرسنگ‌ها فاصله دارد.

در «سرقت پول» نخستین باری که باند سارقان بلا چائو را می‌خوانند، در فصل اول و در یک لحظه‌ی پیروزمندانه است. با اینکه به نظر صحنه‌ی خوشحال‌کننده‌ای باید باشد اما وجه تاریکی هم از معنای ترانه متبادر می‌شود. آن نسخه‌ای از ترانه که چریک‌های ضد فاشسیت ایتالیایی و سارقان «سرقت پول» در دوران جنگ جهانی دوم می‌خوانند، در واقع پذیرش مرگ ناگزیر است. بلا چائو در زبان انگلیسی به معنای «خداحافظ زیبا» است و باقی متن هم دلیل این خداحافظی را شرح می‌دهد.

«یک روز من از خواب بیدار شدم/ و متهاجم را یافتم/ ای چریک، مرا با خود ببر/ چرا که مرگ را نزدیک احساس می‌کنم/ اگر من، چریک، مردم، آن‌گاه تو باید مرا، بر فراز کوه‌ها، زیر سایه‌ی گلی زیبا/ به خاک بسپاری/ و هر که او از من گذر کرد/ «گلی زیبا» خواهدم خواند/ این گل پارتیزان است/ که برای آزادی مرده است»

هدف پروفسور از سرقت پول

دلیل اهمیت و حضور ترانه‌ی بلا چائو در قسمت پایانی فصل نخست سریال «سرقت پول» توضیح داده می‌شود؛ در فلاش‌بکی که برلین به پروفسور می‌گوید اگر باند نتوانست از «رویال مینت»، حمله‌ی چند روزه به ضرابخانه‌ی سلطنتی اسپانیا، جان سالم به در ببرد، فرار کند و خودش را نجات دهد. آنجا پروفسور شروع می‌کند به خواندن بلا چائو و روایتی از مبارزه‌ی پدربزرگ پروفسور همراه با چریک‌ها در دوران جنگ جهانی دوم شرح داده می‌شود. این پدربزرگ بوده که به پروفسور این ترانه را یاد داده است و بعد او به اعضای باند سرقت. برای پروفسور، این ترانه نماد هدف اصلی زندگی است؛ مقاومت. او به آن وجهی از ترانه که از مرگ سخن می‌گوید کاری ندارد؛ او به آرمان‌ مقاومت و آزادی باور دارد.

هدف پروفسور و باند سرقت در «سرقت پول» در واقع فقط پولدار شدن نیست؛ دست‌کم برای پروفسور نیست. او نقشه‌ی سرقت رویال مینت را به گونه‌ای طراحی می‌کند که سارقان بتوانند پول خودشان را چاپ کنند، نه اینکه مال دیگری را بدزدند.

بنابراین، درست همان‌طور که «بلا چائو» از ترانه‌ی اعتراضی کارگران زمین‌های شالی شمال ایتالیا به سرود مقاومت ضد فاشیستی تبدیل شد و از آن زمان به بعد در شکل‌ها و کشورهای مختلف دیگری به عنوان نماد و فریاد مقاومت از آن استفاده شد؛ در «سرقت پول» فریاد مقاومت در برابر سیستم کاپتالیستی است که به دنبال بحران مالی سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۷ بانک‌ها را نجات داد، اما به نسلی که حالا باید برای زندگی‌اش می‌دوید و می‌جنگید، وقعی ننهاد.