استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
بکتاش آبتین با نام شناسنامهای مهدی کاظمی (۱۳۵۳ – ۱۸ دی ۱۴۰۰) فیلمساز، شاعر، نویسنده، منتقد و زندانی سیاسی ایرانی بود. او از اوایل دهه ۱۳۷۰ در زمینه ادبیات به فعالیت مشغول بود. در ابتدا غزل میگفت و با نام «مهدی کاظمی» در فضای غزل دهه هفتاد مطرح شد.
وی پس از مجموعه نخستش به شعر آزاد تمایل پیدا کرد و نام بکتاش آبتین را برای فعالیت هنری خود انتخاب کرد. از مجموعهشعرهای او میتوان به مژهها، چشمهایم را بخیه کردهاند، و پای من که قلم شد نوشت برگردیم، خلوت، پتک و در میمون خودم پدربزرگم اشاره کرد.
او همچنین فعالیت سینمایی خود را از اوایل دهه ۱۳۸۰ خورشیدی آغاز کرده و مستندهایی پیرامون زندگی هنرمندانی نظیر لوریس چکناواریان، علیشاه مولوی، همایون خرم و ناصر زرافشان ساخته بود. او از سال ۱۳۹۱ منشی کانون نویسندگان ایران و از سال ۱۳۹۳ یکی از دبیران این کانون بود. وی در پی ابتلا به کرونا و اقدام دیرهنگام مسئولان زندان اوین برای انتقالش به بیمارستان، تعلل در روند درمان او و تأخیر در اعطای مرخصی از زندان، در بیمارستانی در تهران درگذشت.
چند شعر از بکتاش آبتین
با صدای حسن دلاور
شعرانه (پادکست) :
شعر مرگ در روزهای عاشقانه از احمدرضا احمدی
در میان بوسه های باد، شعری از صادق همایونی
گوزن،عقاب و شبتاب از بیژن الهی
چند شعر از بکتاش آبتین
«اعلامیه»
با انگشت اشاره ات یادم نیندازکه…
فقط پیش از آنکه اعلامیه ها را پخش کنند
بگذار به مرده ی خودم
فکر کنم!
«تابوت»
سرم تابوتی بود
که بر شانه هایم میبردم
ایستاده بودم و
بر گور خودم گریه می کردم!
«مرگ مرده»
پریشانیست زندگی بی تو!
عیسی نیستم!
می میرم و این مرده را
از مرگ نجات می دهم!
«کفشهای پاشنه بلند زندگی»
زندگی در اوج خود
کفش های پاشنه بلندیست که
با عشوه از ما می گذرد
و مرگ
کفش های پا خورده ایست که
گذشتگان ما
در قعر آن بو گرفته اند!
«گورکن بی حواس»
وقتی که مرگ در آینه
موهای مرا شانه می کند
یادم میافتد
در کودکی مرده بودم!
و کلید گورم
زیر نعش گورکنی بی حواس جا مانده بود!
«قاب عکس روی تاقچه»
دیر آمدی
وقاب عکس روی تاقچه
گوشه ایش
خیلی سنگین شده!
«شناسنامه ی خلوت»
پاره خط هایی سیاه
و چلواری سفید بر خاطره ها
مهر باطل بر شناسنامه ای خلوت
کوچه را شلوغ می کند!