معرفی کتاب: سر و دست و قلب نوشته دیوید گودهارت 

Head, Hand, Heart: Why Intelligence Is Over-Rewarded, Manual Workers Matter, and Caregivers Deserve More Respect

A Financial Times Best Book of the Year 2020

پس از جنگ جهانی دوم تغییرات گسترده ای درجهان روی داد که یکی از مهترین آنها، گسترش انفجار آمیز مراکز دانشگاهی و آکادمیک بود. کار به جایی کشیده است که امروزه اگر کسی بخواهد کاری- هر کاری بیابد- از او مدرک دانشگاهی می خواهند.

نویسنده کتاب سر و دست و قلب، دیوید گودهارت می خواهد بگوید که نظام مبتنی بر تحصیلات دانشگاهی چگونه می تواند عزت نفس بخش دیگر جامعه را زیر سوال ببرد. این کتاب که در دوران همه گیری کرونا منتشر شد، می خواهد از قشری بگوید که برخلاف تحصیل کرده های خانه نشین، در همین دوران همه گیری کارهای یدی را در بیرون از منزل انجام داده اند. کسانی که شایسته تقدیری بیش از اینها می باشند.

معرفی کتاب سر و دست و قلب با صدای داوود قنبری

چگونه به اینجا رسیدیم؟

کتاب سر دست و قلب منتشر شده تا با اقتصاد بر پایه دانش مخالفت کند و اهمیت مطلق نیاز جوامع به فارغ التحصیلان دانشگاهی را در جامعه به زیر سوال بکشد. همه گیری ویروس کرونا آنچه را که باید از قبل می دانستیم را آشکار کرد:

پرستاران ، نگهبانان، کارگران سوپرمارکت، پیک ها، نظافتچی ها و بسیاری مشاغل دیگر ضروری هستند.

همین مشاغل تا همین اواخر توسط جامعه ای که اکنون آنها را به عنوان قهرمان تحسین می کند، عمدتاً کم اهمیت تلقی می شد. چگونه به اینجا رسیدیم؟

دیوید گودهارت جامعه را به سه دسته تقسیم می کند:

کسانی که با سر (کار شناختی) ، با دست (کار یدی) یا قلب (کار مراقب) کار می کنند، او هر یک از این مشاغل را مورد بررسی قرار می دهد. نتیجه تیره و تار است، مشاغل یدی هرگز آنقدرها قابل احترام نبوده اند.

این عدم تعادل منجر به نارضایتی و بیگانگی میلیون ها نفر شده است. دیوید گودهارت می گوید که در یک جامعه دموکراتیک ضرورت دارد تا تمامی افراد دارای احترام و عزت نفس باشند و این نباید تنها مختص به افراد باهوش با تحصیلات دانشگاهی باشد.

برای مطالعه بیشتر :

معرفی کتاب : سکوت

معرفی کتاب : همه دروغ می گویند

نویسنده می گوید که حتی شرایط استخدام را افرادی بر عهده دارند که جزو طبقه ی باهوش و تحصیل کرده اند و آزمون های تست هوش و مدیریت نمی تواند راه صحیحی برای شناخت کیفیت علایق و توانایی افراد باشد، و این گونه است که کارگران دست و قلب که کارهای مهم مختلفی را انجام می دهند از جمله ساخت و ساز، تعمیر و نگهداری، رانندگی، پرستاری و سایر موارد با اینکه حضورشان برای جامعه بسیار مهم است، امروز به طور قابل توجهی احترام خود را از دست داده اند.

انقلاب صنعتی چهارم

اما قضیه به اینجا ختم نمی شود. چه بسیار از افراد تحصیل کرده که در مشاغلی کار می کنند که ربطی به رشته تحصیلی آنها ندارد، درآمدشان هم آنقدر نیست که بتوانند از پس وام های شهریه دانشگاهی شان برآیند. تازه با ورود ربات های متخصص، همین مشاغل موجود هم در معرض خطر قرار دارند. چه بسیار از اشخاص تحصیل کرده که در وضعیت بغرنجی گیر کرده اند.

زمانی بود که با یک مدرک دانشگاهی آینده شغلی روشن و مشخصی در انتظار بود، اما این روزها داشتن مدرک دانشگاهی حتی مدارج بالایی دانشگاهی نیز یک چیز عادی است. هرچه شمار دانش‌آموختگان دانشگاهی بیشتر و بیشتر شد، اضافه‌پرداخت حقوقی که به مدرک‌های بالاتر تعلق می‌گرفت پایین و پایین‌تر آمد. ظاهرا تهدید ماشینی‌سازیِ کارها نیز – یا همان انقلاب صنعتی چهارم – که روزبه‌روز به ما نزدیک‌تر می‌شود، نیاز فضاهای کاری به مهارت‌های ذهنی را بسیار کاهش داده است.

نویسنده کتاب به دنبال این است که نگاهی نو به کلیشه های ذهنی ما بیندازد.

این کتاب از طرف فاینشنال تایمز به عنوان یک از برترین کتابهای سال ۲۰۲۰ برگزیده شده است.