ژانویه ۱۹۶۰ / ۱۳ دی ۱۳۳۸: آلبرکامو که همراه با خانواده‌ برای تعطیلات سال نو میلادی به منزل ییلاقی‌‌شان در جنوب فرانسه رفته بود، در راه بازگشت به پاریس، در تصادف اتوموبیل کشته می‌شود. رانندۀ خودرو لوکس «فاسل وِگا» میشل گالیمار بود که چند روز بعد از حاثه در بیمارستان جان سپرد. همسر گالیمار و دخترش که در صندلی عقب نشسته بودند جان به در بردند. چند روز قبل از حادثه، آلبر کامو در دو نامه به دو معشوقه‌اش خبر داده بود که بزودی به پاریس بازخواهد گشت.


آلبر کامو بعد از دریافت جایزۀ نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۷ توانست به لطف پول این جایزه خانه‌ای در جنوب فرانسه، در دهکدۀ «لورمارن» بخرد. او می‌گفت که با اقامت در جنوب، اندکی به زادگاه خود الجزایر نزدیک‌تر می‌شود.

کامو شب سال نو را همراه با همسر و دو فرزندش در خانۀ «لورمارن» گذراند. او ابتدا قصد داشت روز دوم ژانویه همراه با همسرش (و احتمالاً رنه شار شاعر) با قطار به پاریس بازگردد. اما سرانجام پیشنهاد دوست خود میشل گالیمار را برای سفر با اتوموبیل پذیرفت.

 

پلاک۵۲ را در اینستاگرام دنبال کنید

میشل گالیمار که زیر نظر عمویش گاستون گالیمار، مدیریت بخشی از انتشارات فرانسوی گالیمار را به عهده داشت شیفتۀ سرعت و خودروهای گران‌قیمت بود و اینبار با یک «فاسل وِگا»ی (Facel Vega) پرقدرت سفر می‌کرد.

تماشا کنید:

نمایش سیزیف اثر آلبرکامو

آلبرکامو در صندلی کنار راننده نشست و همسر گالیمار و دخترش در صندلی عقب. آنان در شامگاه سوم ژانویه از «لورمارن»، واقع در ۸۰۰ کیلومتری پاریس، به‌راه افتادند و پس از چند ساعت در میانۀ راه برای استراحت در دهکده‌ای توقف کردند. صبح چهارم ژانویه سفر به سوی پاریس ادامه یافت. اوایل بعدازظهر، شصت هفتاد کیلومتر مانده به پاریس، در نزدیکی شهر فونتن‌بلو، خودرو «فاسل وِگا» به یک درخت چنار برخورد کرد.

به گزارش ژاندارمری، در لابلای آهن‌پاره‌ها، عقربۀ سرعت روی ۱۴۰ کیلومتر و ساعت بر ۱۳ و ۵۵ دقیقه ایستاده بود. آلبر کامو زنده به بیمارستان نرسید اما میشل گالیمار چند روز دیگر دوام آورد.

بعدها همسر گالیمار به یاد آورد که شوهرش هنگام رانندگی با سرعت زیاد، ناگهان فریاد زده بود «Merde». همسر گالیمار احساس کرده بود که «انگار چیزی از زیر ماشین فروریخت…»

امروزه همچنان فرض بر اینست که یکی از لاستیک‌های خودرو ترکیده بود. فرض دیگر را یک روزنامه‌نگار ایتالیایی، سالها بعد از حادثه مطرح کرد. به ادعای او شوروی مسئول «قتل» آلبر کامو است، زیرا مسئولان امنیتی روس انتقادهای تند کامو از مسکو را تحمل نمی‌کردند! این فرضیۀ غریب تاکنون از سوی هیچکس معتبر شناخته نشده است.

سرعت زیاد خودرو باعث شده بود که بعد از برخورد با درخت، تقریباً دو نیم شود. نیمۀ دیگر بعد از اصابت به درخت دوم، به کنار جاده پرتاب شده بود.

آلبر کامو در همان دهکدۀ «لورمارن» دفن شد. او ۴۷ ساله بود.

پلاک۵۲ را در تلگرام دنبال کنید

آنچه باقی ماند

دست‌نوشتۀ ناتمام کتاب «آدم اول» که ۳۴ سال بعد توسط بنگاه گالیمار انتشار یافت، در کیف دستی آلبر کامو پیدا شد. بلیط قطار استفاده‌نشده به مقصد پاریس نیز همراه او بود.

سالها بعد که نامه‌های کامو به دو معشوقه‌اش – ماریا کازارس و کاترین سلرز – در قالب دو کتاب جداگانه منتشر شد، دو نامۀ نویسنده، هر دو به تاریخ ۳۰ دسامبر ۱۹۵۹، جلب توجه کرد. پنج روز قبل از مرگ، کامو در این نامه‌ها با شوق و خوشحالی خبر می‌داد که چند روز دیگر به پاریس باز خواهد گشت. او همچنین با اشاره به کتاب «آدم اول»، برای کاترین سلرز نوشته بود که «تا این کار وحشتناک را تمام نکنم، آرام نخواهم گرفت.» به گفتۀ نزدیکان کامو، هدف وی خلق یک سه‌گانۀ بزرگ، بر پایۀ شرح زندگی خود بود. آنچه امروزه تحت عنوان «آدم اول» در دسترس است، تنها بخشی از دوران کودکی نویسنده را در الجزایر حکایت می‌کند.

Car of Albert Camus and Michel Gallimard (Photo by RDB/ullstein bild via Getty Images)

دو روز بعد از مرگ نابهنگام کامو، روزنامه فرانسوی لوموند نوشت:

«مرگ بی‌معنای آلبر کامو به شکلی هول‌انگیز نگاه فلسفی او به جهانی پوچ و بدون توجیه را تصویر می‌کند.»