هفته‌نامهٔ فردوسی یکی از نشریات مهم و قدیمی ایرانی است. این نشریه از جمله هفته‌نامه‌هایی بود که حاشیه مطالبشان به شعر نو نیز می‌پرداختند و به مدیرمسئولی نعمت‌الله جهانبانویی منتشر می شد. نعمت‌الله جهانبانویی سال ۱۳۰۱ در تهران متولد شد و کار روزنامه‌نگاری را با روزنامه اقدام به مدیریت عباس خلیلی (پدر سیمین بهبهانی) شروع کرد.

از چپ به راست: عبدالله والا، مدیر تهران مصور- نعمت الله جهانبانویی، مدیر مجله فردوسی- اسماعیل پور والی، مدیر مجله بامشاد

جهانبانویی پنج سال در نشریه اقدام کار کرد و از تیر ماه ۱۳۲۸ به فکر راه اندازی مجله فردوسی افتاد. او در خاطرات خود درباره انگیزه اش برای ورود به دنیای مطبوعات می گوید :

” من خیلی اتفاقی وارد این عرصه شدم. گفتم که از همان کودکی در آهنگری کار می‌کردم و همان‌جا توسط استاد کارم به تشکیلات کارگاه‌های فلزکاری امیرشرفی بدر معرفی شدم. این خانواده بدر همان بدری است که در تهران چند مدرسه و دبیرستان ساخته و در کارهای خیر بودند. تا دوران سربازی در فروشگاه تخت خواب‌سازی و تخت‌خواب فروشی بودم و بعد هم رفتم سربازی. بعد از دوران سربازی بود که به بهانه پیدا کردن کاری جدید وارد تشکیلات روزنامه اقدام عباس خلیلی، پدر همین خانم سیمین بهبهانی شاعره شدم.

بعد از مدتی که در اقدام بودم صبح تا شب افتاده بود توی سرم که خودم یک تشکیلات مستقل مطبوعاتی راه بیاندازم. آن موقع‌ها دفاتر اکثر نشریات نزدیک کیهان و اطلاعات در توپخانه بود و برای همین بیشتر آنها مانند تهران مصور، ترقی و چند روزنامه و مجله دیگر در لاله‌زار دفتر داشتند. لاله‌زاری که پاتوق تئاتر و سینما هم بود. یک روز با آقایی به نام وثیقی آشنا شدم که صاحب تشکیلات تئاتر فردوسی بود و می‌خواست با تئاتر تهران و مجله آنها تهران مصور رقابت کند. بابت همین، پیشنهاد و انتشار فردوسی را با سرمایه او دادم که قبول کرد و بدین‌ترتیب مجله فردوسی متولد شد.

وثیقی صاحب امتیاز بود و من مدیر مسؤول و قرار شد او دخالتی در مشی مجله جز حمایت مالی نداشته باشد. یک سری بلیت تئاتر و یک اتاثق برای تشکیلات مجله در همان تئاتر فردوسی در اختیارمان گذاشت که ما شماره‌های این بلیت‌ها را در مجله زده و به عنوان جایزه به خریداران و خوانندگان مجله می‌دادیم. اگر اولین دوره‌های فردوسی را ورق بزنید، این شماره‌ها را می‌بینید. بعد هم در صفحه آخر می‌زدیم مجله فردوسی در ساختمان تئاتر فردوسی و چاپخانه فردوسی منتشر می‌شود که این آدرس تأثیر زیادی روی خواننده داشت که اینها چه تشکیلاتی دارند.

تئاتر فردوسی که از رونق افتاد وثیقی قصد تعطیلی مجله را داشت که من امتیاز را خریدم. طبق قرارداد محضری چون سن و سالم اجازه نمی‌داد امتیاز را به نام خواهرم زدم و بعد از یک سال که به سن و سال قانونی سی سال رسیدم امتیاز را به نام خودم برگردانده و کار را ادامه دادیم. آگهی می‌گرفتیم و وضع‌مان روبه‌راه بود. تک‌فروشی هم جای خود را داشت. آن موقع‌ها پخش جراید تهران دست یک آقایی بود به نام حاج سقا که تشکیلاتش داخل کوچه کلیسا یا نمی‌دانم یکی از کوچه‌های لاله‌زار بود. همان‌جا تسویه حساب می‌کرد و اگر مجله اضافی می‌خواست می‌فرستادیم. این حاج سقا اول صبح قابلمه آبگوشت را بار می‌گذاشت و با اضافه شدن هر میهمان یک کاسه آب داخلش می‌ریخت. یک وقت می‌دیدی موقع ناهار بیست نفر سر سفره‌اش نشسته‌اند. اکثر قدیمی‌ها سقای خدابیامرز را می‌شناسند.”

مجله فردوسی

نخستین منتقد موسیقی ایران

ژانت دیگرانوهی لازاریان در سال ۱۳۴۲ خورشیدی نخستین منتقد موسیقی ایران در مجله فردوسی بود. مقالاتش از سال ۱۳۴۶ خورشیدی در نشریات مهم فرهنگی و هنری منتشر شده‌است. وی از خانواده‌ای مهاجر ارمنی از اهالی نخجوان در سال ۱۳۱۹ خورشیدی (۱۹۴۰ میلادی) در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در تهران و اصفهان گذراند. سپس در رویال کالج لندن ادامه تحصیل داد.

بانوی فرهیخته،ژانت لازاریان

او قبل از انقلاب دارای کارت خبرنگاری رسمی بود همکاری وی با روزنامه‌های اطلاعات و تهران ژورنال تا وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ایران و بسته شدن این روزنامه ادامه داشت. از وی دعوت شد تا در زمان برگزاری جشنواره‌های دوبرونیک (یوگسلاوی سابق) و موسیقی معاصر لهستان، علاوه بر روزنامهٔ تهران ژورنال برای رادیو و تلویزیون و خبرگزاری پارس گزارش تهیه نماید. ژانت لازاریان همسر اول «نجف دریابندری» بود. که از او دو فرزند دختر و پسر به جا مانده‌است.



نوش گوشتان :

داستان صوتی عنکبوت زرد، نوشته نجف دریابندری

در سال ۱۳۷۷ خورشیدی به دعوت کنگره بین‌المللی جهانی زنان ارمنی در پاریس تنها روزنامه‌نگار ارمنی ایرانی بود که در بخش روزنامه نگاران شرکت نمود. او در طی دهه‌های گذشته در ترتیب دادن نمایشگاه‌های خصوصی از نقاشان معاصر پیشگام بود و دبیر نمایشگاه هنرمندان معاصر ارمنستان در موزهٔ هنرهای معاصر تهران در سال ۲۰۰۱ میلادی و همچنین موزه ملی ارمنستان بود.

مطالعه کنید :

نگاهی به مطبوعات معاصر ایران | قسمت پنجم: مجله موزیک ایران

تعطیلی اول مجله فردوسی

مجله فردوسی به صورت متصل و هفتگی تا مرداد ۱۳۵۳ منتشر شد. در ۱۱۸۱ شماره از این نشریه بر پیشخوان مطبوعات قرار گرفت. در سال ۵۳ و به دنبال توقیف جمعی نشریات مجله فردوسی هم به جمع ۶۶ مجله توقیف شده پیوست.

جهانبانویی در خاطرات خود درباره روزی که مجله تعطیل شد می گوید :

” آن روز در خانه بودم که عطااله تدین زنگ زد و خبر داد مجله تعطیل شده. گفتم که قرار نبود تعطیل شویم اما تعطیل‌مان کردند. یادمه تمام روز را نشسته و گریه می‌کردم. انگار که بچه‌ام را از دست داده‌ام. این شغل دلخواه ما بود و دیگر حق نداشتیم آن را انجام دهیم.

بعدش از ساواک اخطار دادند که با نشریات خارجی درباره تعطیلی و توقیف حرفی نزنیم. ترسیده بودم. هر وقت که بیرون می‌رفتم احساس می‌کردم یک سایه در تعقیبم است. بعد از مدتی برای اینکه از آن حال و شرایط بیرون بیایم خانواده را برداشتم و به چند سفر خارجی رفتیم تا شاید فراموش کنم. ولی نمی‌شد.

خسارت هم بابت این تعطیلی گرفتید؟

نمی‌دانم سیصد یا چهارصد هزار تومان آن زمان بود که همه آن را خرج این سفرها کردم تا از لحاظ شرایط روحی ویران نشوم.

عباس پهلوان- سردبیر مجله فردوسی

به روزنامه‌نویس‌ها هم دادند؟

بله به هر روزنامه‌نویسی که بیکار شده بود بسته به نام و سابقه رقمی دادند از صد هزار تا صد و پنجاه هزار تومان. مثلاً یک بار شنیدم که ذبیح‌اله منصوری با آنکه همچنان در خواندنی‌ها مشغول به کار بود به علت تعطیلی سپید و سیاه و چند مجله دیگر که در آنها پاورقی می‌نوشت دویست هزار تومان گرفته است.”

جهانبانویی از جمله افراد فعال در شکل دهی به تشکل‌های مدیران مطبوعات بود (روزنامه‌داران ومجله داران) و البته شمی خاص در گرد آوردن استعدادهای روزنامه‌نگاری داشت. جهانبانویی هیچ‌گاه ایران را ترک نکرد و در سال ۱۳۷۸ جهان را بدرود گفت. از جملۀ معروف‌ترین سردبیران این مجله می‌توان به عباس خلیلی (پدر سیمین بهبهانی) اشاره کرد.

این نشریه از جمله هفته‌نامه‌هایی بود که حاشیه مطالبشان به شعر نو نیز می‌پرداختند .

نوش گوشتان :

شعرانه با فروغ فرخزاد : باد ما را خواهد برد

او در مصاحبه ای وقتی که از او سوال شد:

اکثر شاعران شعر نو کارشان را با فردوسی شروع کرده‌اند؟

همین‌طور است. از فروغ فرخزاد تا نصرت رحمانی و کارو همه با فردوسی شروع کردند. شهرت مجله به جایی رسیده بود که دانشجویان خرید آن را افتخار می‌دانستند. یک جور کلاس شده بود و می‌خریدند و لوله شده داخل جیب می‌کردند تا مثلاً بعداً بخوانند.

نوش گوشتان :

نصرت رحمانی، یک جنگجو که نجنگید اما…

مجله فردوسی وقتی بعد از وقفه 9 ساله در مهر 57 شروع به فعالیت کرد، رویکردی بسیار انتقادی نسبت به دولت و حکومت پهلوی و مخصوصا شخص هویدا داشت. این مجله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مطالبی در طرفداری از جبهه ملی و مصدق منتشر کرد.