وقتی این مطلب را می نویسم هنوز جنگ در اوکراین شروع نشده ولی وقتی آن را می شنوید یا می خوانید ممکن است جنگ بر آن سرزمین آوار شده باشد. پس این مطلب را با دو آرزو شروع می کنم. اول آرزوی صلح و عدم شروع جنگ در آن منطقه بحران زده. و دوم آرزوی بردباری و صبر و نیکبختی در ادامه زندگی برای آسیب دیدگان هر جنگی در جهان.

یکی از بدبیاری های ما طنزنویس ها این است که هنوز به صورت کامل از لذت انتخاب ولادیمیر زلینسکی به عنوان رییس جمهور اوکراین کیف نکرده بودیم که زمزمه جنگ بین آن کشور و روسیه هر چه رشته بودیم را پنبه کرد.

این داستان را با صدای شهرام شهیدی گوش کنید


Pelak52 | پلاک ۵۲ · شهرام خان از فرنگ برگشته – خبر مرگش</div

 

وقتی او به عنوان یک طنزنویس و کمدین به ریاست جمهوری اوکراین انتخاب شد ما بادی در غبغب انداختیم و به همه گفتیم بفرما دیدید طنزنویسها هم می توانند عهده دار امور اجرایی کشور باشند؟

ولادیمیر زلنسکی
ولادیمیر زلنسکی؛ کمدین و رئیس‌جمهور کنونی اوکراین

البته همان وقت یک نفر جواب دندان شکنی به این ادعای من و ما داد که جایش هنوز درد می کند. او گفت از آن جایی که در طول تاریخ همه چیز اول در سرزمین آریایی ما کشف شده یا وجود داشته و بعد به نقاط دیگر جهان رفته این بار هم می توان این ادعا را مطرح کرد که امور اجرایی ما هم سالهاست دست شما اصحاب جوک و مطایبه است.

بنده پرسیدم چطور؟

ایشان جواب داد سالیان سال است کسانی امور اجرایی این سرزمین را به عهده دارند که گفته ها و کارهایشان مرغ پخته را هم به خنده وا می دارد.

حالا خیلی اهل طنز نیستند اما به هزل و هجو احاطه کامل دارند.

چون دیدم حرف حق می زند دیگر زبانم بند آمد.

برای ماستمالی کردن این حقیقت تاریخی بهتر است برگردیم به رویدادهای اوکراین.

از شهرام شهیدی بیشتر بخوانید:

آنچه یک کانادایی باید از ما بداند!

دایی جان ناپلئون در بهشت

چگونه یک بحران را مدیریت کنیم یا چطور مدیریت را بحران کنیم!؟

البته شانسی که مردم اوکراین آورده اند این است که بر خلاف زمانی که دنیا ما را در جنگ با عراق تنها گذاشت، دولتهای جهان از اوکراین حمایت کرده اند به ویژه حمایت لجستیک.

مثلا در یکی از این اقدامات لجستیک دولت آلمان اعلام کرد در حمایت از دولت اوکراین تعداد 5000 کلاه نظامی به کیف ارسال خواهد کرد.

این خیلی اقدام مهمی است. چه بسا همین 5000 کلاه بتواند بازی را به نفع اوکراین برگرداند. هرچند بهتر است دیگر کشورهای اروپایی هم با انجام اقدامات مشابهی به کمک مردم اوکراین بشتابند و یک در دنیا و صد در آخرت گیرشان بیاید.

مثلا دولت فرانسه 5000 شیشه ادوکلن به اوکراین ارسال کند. برای از بین بردن بوهای ناشی از ترس بیش از حد.

یا دولت بریتانیا 5000 پد زیرانداز بزرگسال به جبهه های جنگ ارسال کند.

خب حالا ببینیم دولت ایتالیا می تواند چه چیزی ارسال کند؟

مممم بهتر است دولت ایتالیا هم هر روز 5000 نسخه از روزنامه لا رپوبلیکا را به خطوط مقدم و سنگرهای اوکراین بفرستد تا سربازان اوکراینی هر روز بتوانند اخبار جنگ و به ویژه آگهی های فوت را در یک رسانه مستقل که وابسته به یکی از طرفین جنگ نیست مطالعه کنند.

چرا آگهی های فوت؟

خب بهتر است داستانی را که در یکی از جبهه های اوکراین رخ داده برایتان بازگو کنم:

هر روز صبح در خطوط مقدم سرباز جوانی به سنگر توزیع روزنامه ها می رفت و یک نسخه از روزنامه کیف پست را می گرفت و صفحه اول آن را نگاه می‌کرد و بعد با عصبانیت آن را به سطل زباله می‌انداخت. یک روز یکی از راننده های تانک از او پرسید: تو صفحه اول روزنامه دنبال چی می گردی که اینقدر عصبیت می کنه؟ خبر شروع نشدن جنگ باعث این عصبانیتت میشه؟

سرباز جواب داد: نخیر. من هر روز دنبال یک آگهی فوت می‌گردم.

راننده تانک گفت: خب آگهی‌های فوت را که تو صفحه اول چاپ نمی کنند.
سرباز نیشخندی زد و جواب داد: اون آگهی فوتی که من دنبالشم، قطعا تو صفحۀ اول چاپ میشه و اگه بشه معنیش اینه که جنگ تموم شده.
جنگ تموم شده.