عروس آتش فیلمی به کارگردانی خسرو سینایی در سال ۱۳۷۸ است. فیلم‌نامه آن را خسرو سینایی و حمید فرخ‌نژاد نوشتند و در جنوب ایران فیلمبرداری شد. عروس آتش جایزه‌های سینمایی بسیاری کسب کرد. عروس آتش به سنت‌های عشیره‌ای در جنوب ایران، ازدواج اجباری و خودسوزی می‌پردازد که نام فیلم نیز برگرفته از همین صحنه است.

تماشا کنید

سکانس های برتر فیلم عروس آتش

 

*توجه : اگر این فیلم را هنوز تماشا نکرده اید،

مطالعه ادامه این مطلب خطر اسپویل و لو رفتن داستان را برای شما به همراه دارد:

خلاصه داستان

احلام، دختری که از کودکی زادگاهش را ترک کرده و به شهر آمده، اکنون سال آخر پزشکی را در دانشگاه سپری می کند. او که به حکم قوانین عشیره اش باید به همسری پسرعمویش فرحان درآید، عاشق استادش ـ دکتر پرویز ـ است و استاد نیز دل در گرو عشق او دارد.



احلام گرچه تفکر عشیره ای را مقدس و غیرقابل انکار می شمارد، نمی خواهد با پسرعموی ماهیگیر و بی سوادش که به قاچاق کالا مشغول است ازدواج کند. او که از دو سالگی پس از مرگ پدر همراه مادرش به شهر آمده تصمیم می گیرد برای صحبت کردن در این مورد به زادگاهش برود. احلام و فرحان که تاکنون همدیگر را ندیده اند یکدیگر را می بینند و احلام طی گفتگویی صریح با فرحان به او می گوید که قادر نیست در شرایطی که کس دیگری را دوست دارد، همسر او شود.

فرحان که از گفتگوی احلام سخت رنجیده، همچنان احلام را نامزد خود می داند و در صورت عدم تمکین، حکم قتل او را براساس سنتی دیرینه در قبیله اش، تکلیف خود می داند. احلام همچنین با «خاله هاشمیه» صحبت می کند و او را متقاعد می کند که این سنت قدیمی در دوران حاضر دیگر معنایی ندارد. خاله به حمایت از او برمی خیزد ولی خانواده فرحان در ازدواج او با فرحان مصر هستند. دکتر پرویز با کمک یک وکیل تلاش می کند تا راهی برای این معضل پیدا کند ولی با موجی از مخالفت ها روبرو می شود. فشارهای عشیره باعث می شود تا احلام به اجبار با ازدواج موافقت کند. در شب عروسی آن دو، خاله با کارد فرحان را از پای درمی آورد و احلام نیز در آتشی که خود در اتاق حجله اش برافروخته، می سوزد.

هنوز زمان آن فرا نرسیده است که با دیدن فیلم‌هایی هم‌چون عروس آتش و خانه‌ی پدری (کیانوش عیاری) با تعجب به فکر فرو برویم و با خود بیندیشیم که آیا حقیقتاً زمانی چنین رسوم و چنین افکاری وجود داشته است؟ از سویی خوش‌بختانه و شاید از زاویه‌ای دیگر شوربختانه این فیلم‌ها همچنان که همچنان است زبان روز احوال ما هستند.

از گذشته سخن می‌گویند اما گویی باب روز هستند! هم‌چنان وجود دارد عقایدی که برخی رفتارها را خطا می‌دانند و جزای آن خطا را کشتن. این چه عقاید، باورها و رسومی است که از زن مقتول می‌سازد و از مرد قاتل؟ آیا تعاریف انسان امروز از واژگانِ انتزاعی آبرو، رابطه و تعصب هیچ تفاوتی با گذشته نکرده است؟ درست در همین نقطه است که می‌توانیم عروس آتش را یک تراژدی مدرن به شمار آوریم. اما چه ویژگی‌هایی در فیلم وجود دارد که امکان این خوانش را از آن می‌دهد؟

 



هنر شخصیت‌‎پردازی سینایی در فیلم عروس آتش بیش از همه با شخصیت فرحان، نمودار می‌شود. سینایی به عنوان نویسنده و کارگردان کوشیده است تا از فرحان شخصیتی چند بعدی بسازد و آن را از سطح شخصیت تیپیکال و تک صداییِ یک مرد متعصب عشیره‌ای به شخصیت ویژه‌ی مردی بدل سازد که پای صحبت‌های دخترعمویش می‌نشیند و علی‌رغم مخالفت،‌ در خلوت خود به آنها فکر می‌کند.

بیست و سه سال از ساخت و اکران این فیلم می‌گذرد. سینایی دو سال است که دیگر میان ما نیست. با گذشت این سال ها، پرسش‌هایی را پیرامون اکران و یا عدم اکران فیلم‌های مشابهی همچون «خانه پدری» کیانوش عیاری در ذهن متبادر می‌کند که پاسخ به این پرسش‌ها می‌تواند تا حدوی بیان‌گر آن باشد که چرا هم‌چنان ما با مسائل قتل‌های ناموسی و خشونت علیه زنان دست‌وپنجه نرم می‌کنیم ؟