فرهنگستان | پلاک ۵۲ - Page 4

آخرین شماره مجله پلاک52

دسته: فرهنگستان

تماشاخانه, سینما, فرهنگستان

نگاهی به 7 فیلم برتر اصغر فرهادی 

فرهادی به شخصیت‌پردازی در آثار خود توجه ویژه‌ای دارد. او تلاش می‌کند تا شخصیت‌های واقعی و باورپذیری را در فیلم‌های خود خلق کند. شخصیت‌های فیلم‌های فرهادی اغلب دارای نقاط قوت و ضعفی هستند و مخاطبان می‌توانند با آنها ارتباط برقرار کنند.

داستان, ماموریت در دوبی

ماموریت در دوبی – قسمت هفتاد و هفتم 

ماری با چشمانی که میل به گریستن داشت از فیتز خداحافظی کرد و رفت. فیتز در بازگشت به هتل بار دیگر تلفنی با مادر لیلا اسمیت تماس گرفت و به او قول داد تا در تعطیلات آخر هفته نزد آنها برود.

ادبیات ایران و جهان, داستان

داستان دنباله دار سلیم سامورایی – قسمت بیست و هفتم 

هیچی نگو ننه که دل‌مون خیلی پره… داغونیم حسابی… فردا پس‌فردا راهی تهرون می‌شیم‌. شوما هم لباس مباساتو جمع کون برگردیم بازارچه‌. اگه هم می‌خوای پیش آبجی صدیق بمونی حرفی نیس، ولی ما برمی‌گردیم خونه‌ی خودمون. تو همو یه غربیل جا آروم‌تریم.

فرهنگستان

یک مرد و شش دهه؛ او که بلد است همیشه ما را عاشق کند 

با احترام به کارنامه رشک‌برانگیز شهیار قنبری، زویا زاکاریان و اردلان سرفراز، جنتی‌عطایی خالق خوش‌ساخت‌ترین ترانه‌های روایی فارسی است؛ ترانه‌هایی با طرح‌واره‌هایی به‌اندازه و خوش‌ساخت، میزانسن‌هایی دقیق، بیانی موجز و لحنی هنرمندانه.

تماشاخانه, فرهنگستان

یک روایت شنیدنی از هنرمندی که ۸۵ ساله شد 

۲۲ دی ماه زادروز علی رفیعی است؛ هنرمندی که اهل تئاتر او را به تصاویر زیبا و رنگارنگش می‌شناسند و بسیاری از آنان باور دارند که رفیعی ذاتا آرتیست و زیبایی‌شناس است اما این همه، به معنای بی‌توجهی او به اتفاق‌های پیرامونش نیست.

ادبیات ایران و جهان, فرهنگستان

آخرین نامه‌های آلبر کامو 

کامو شب سال نو را همراه با همسر و دو فرزندش در خانۀ «لورمارن» گذراند. او ابتدا قصد داشت روز دوم ژانویه همراه با همسرش (و احتمالاً رنه شار شاعر) با قطار به پاریس بازگردد. اما سرانجام پیشنهاد دوست خود میشل گالیمار را برای سفر با اتوموبیل پذیرفت.

ادبیات ایران و جهان, خبر خوب, فرهنگستان

داستان دنباله دار سلیم سامورایی – قسمت بیست و ششم 

دختر رییس‌مون عاشق مای یه لا قبا شده. به باباش قول داده بودیم که به چشم ناموس‌مون بهش نیگا کونیم. وقتی آق‌وکیل فهمید دخترش خاطرمون رو می‌خواد جد و آبادمون رو جلو چیشامون آورد و هرچی دری‌وری بود بارمون کرد.