داستان کوتاه : پلی برای پشت سر
حمید حالا به چهاردیواری خانه و خانواده وابسته شده است، غربت با آدم ها شوخی ندارد، باید روی پای خود ایستادن را یاد بگیرند.
داستان های هزار و یک روز – اپیزود دوم : داستان خرِ ملا
تمامِ در و دیوارِ و سقفِ قهوه خونه، از دود سیاهِ سیاهه. این موقعِ روز بساطِ شاه رجب کِساده اما، شب ها وقتی مرشد قنبر داستانِ رستم و سهراب رو نقل میکنه بیشترِ جوون ها و بچه ها و پیرمردها مشتریش می شن.
ماموریت در دوبی – قسمت چهل و یکم
همه امید و آبنده فیتز به نتیجه ماموریت حساسش به سواحل هند بسته شده بود. او در افق این ماموریت خود را مردی ثروتمند می دید که در پناه ثروت باد آورده اش می توانست در عرصه سیاسی منطقه و حتی داخل آمریکا نفوذ خود را گسترش دهد.