ماموریت در دوبی (قسمت بیست و پنجم)
با ظاهر شدن دور نمای جزیره قشم فیتز نفسی براحتی کشید زیرا حالا دیگر آنها بیش از یکصد و پنجاه کیلومتر با بندرعباس فاصله نداشتند.
ماموریت در دوبی (قسمت بیست و چهارم)
حکومت شاه با مسلح ساختن کردهای عراقی موفق شده بود دست رژیم بغداد را در یک کشمکش خونین و پر هزینه در نواحی کوهستانی شمال آن کشور بند کند.
ماموریت در دوبی (قسمت بیست و سوم)
او تصمیم داشت از این قالی های زیبای تبریزی در طول راه به عنوان پوشش استفاده کند و پس از رسیدن به دوبی چند تایی هدیه کند.
ماموریت در دوبی (قسمت بیست و یکم)
آن روز صبح فیتز برنامه کار خود را طوری تنظیم کرده بود تا دقیقا در راس ساعت مقرر وارد سفارت آمریکا در تهران شود.
ماموریت در دوبی (قسمت بیستم)
تاکسی حامل فیتز از میان خیابان هایی می گذشت که از نظر زیبایی و زرق و برق ظاهری کمترین تفاوتی با شیک ترین مناطق مسکونی شهرها آمریکا نداشت
ماموریت در دوبی (قسمت نوزدهم)
تو هنوز اعراب را نشناخته ای. تفرقه و نفاق مشخصه اصلی رهبران عرب است و به همین سبب آنها درهیچ نبردی کمترین شانسی برای پیروزی بر دشمن ندارند
ماموریت در دوبی (قسمت هجدهم)
نویسنده : رابین مور برگردان : غلامرضا کیامهر ماجراهای هیجان انگیز این رمان سیاسی در واقع نوعی افشاگری زیرکانه پشت پرده حوادث سه دهه آخر حکومت پهلوی در منطقه خلیج فارس و شرق میانه است که یک سر تمامی این ماجراها به تهران دهه ۱۹۷۰…
ماموریت در دوبی ( قسمت هفدهم)
قهرمان اصلی داستان یک سرهنگ ضد اطلاعات ارتش آمریکا است که به عنوان وابسته نظامی در سفارت آمریکا در تهران مشغول به کار است.