صفی به درازای تهران تا تورنتو
چند وقت پیش، در صف کنسرت لیدی گاگا به همراه همسرم ایستاده بودم که دستی محکم و قوی به شانه ام کوبید. با خودم گفتم بدون شک طرف ایرانی باید …
اصغر آقا فرمون به کانادا می رود
” اسی جان! الان که دارم این نامه را برات می فرستم دلم مثل یاتاقان پیکان گوجه ای روزگار جوانیم، سوخته. اصلا بگو جزغاله شده. آقایی که شما ب…
خاکستری که به کانادا مهاجرت کرد
از روزی که یادم هست پدر بزرگ نزدیکترین دوستم ابراهیم، در آرزوی رفتن به کانادا می سوخت. می گفتند که تمام روشهای ممکن قانونی و غیر قانوی مه…