گپ و گفت با آزاده جورابچی، مدیر سازمان مهاجرتی شایا
در تیمچه پلاک۵۲، میزبان سرکار خانم آزاده جورابچی ، مدیریت سازمان مهاجرتی شایا در ونکوور بزرگ بودیم. خانم جورابچی در ایران در رشته مهندسی نفت از دانشگاه علم و صنعت ایران تحصیل کرده اند و مدرک تدریس آزمونهای بین المللی آیلتس از دانشگاه کمبریج دارند و پس از مهاجرت به کانادا، تحصیلات خود را در رشته حقوق مهاجرت تکمیل کرده اند.
چرا در حرف زدن به یک زبان خارجی لهجه پیدا میکنیم؟
امروزه با گسترش ارتباطات، یادگیری یک زبان خارجی و به کار بردن آن اجتنابناپذیر شده است. هرچند بسیاری از زبانآموزان خواندن و نوشتن به زبان مقصد را یاد میگیرند، با این حال اکثرا گله دارند که نمیتوانند لهجه را به خوبی ادا کنند و به محض حرف زدن مشخص میشود که لهجهای خارجی دارند.
نه فرشته ام، نه کفتر!
در دوران مدرسه، هر از چند گاهی سر و کله ی یکی از همین باورها پیدا می شد و مثل امواج پاندمی کوید سراسر مدرسه را درمی نوردید. مثلاً یکی از بچه ها چو می انداخت که از قدیم گفته اند هرکس بتواند نوک زبانش را به نوک بینی اش برساند پولدار می شود.
چرا بدون بیمه نباید به کانادا سفر کرد؟
اگر فکر می کنید وجود خرس و کایوتی و کوگر و راکون و آتش سوزی های فصلی،… دلایل اصلی این است که هر کسی که گذارش به کانادا می افتد حتما بیمه مسافرتی داشته باشد، در اشتباه هستید. الان برای شما می گویم چرا!
خاطرات یک در راه مانده – قسمت آخر
در قسمت قبل، داستان رو تا جائی براتون تعریف کردم که دم دانشگاهها و اساتید آمریکایی و غیر آمریکایی شاغل در آن کشور گرم، که همینجوری به درخواست من جواب مثبت میدادن و منو به زندگی امیدوارتر میکردن.
خاطرات یک در راه مانده – قسمت چهارم
باور بفرمائید بارها به این نتیجه رسیدم که برم به قبیلههای سرخپوستی بپیوندم و اسم خودم رو بذارم پشت در سفارت مانده یا همون در راه ماندهی بیسفارت . البته از اون جائی که برای پیوستن به قبیلههای سرخپوستی هم اول باید برم سفارت و بعدش ویزا بگیرم و هزار و یک داستان داره، کلا بی خیال شدم و فعلا به همین اسمی که دارم رضایت دادم!