نمایشنامه بالاخره این زندگی مال کیه مثل همه نمایشنامه‌های خوب موقعیت‌ها و مباحث پیچیده‌ای را مطرح می‌کند که بحث‌ها و اختلاف‌نظرهای مختلفی را برمی‌انگیزد. اهمیت این کتاب چنان است که می‌توان نقدهای زیادی پیرامون آن منتشر کرد. اما پرسش‌های مهم و بزرگی که برایان کلارک در این کتاب درباره زندگی مطرح می‌کند بسیار جای بحث و تفکر دارد.

در قسمتی از متن پشت جلد کتاب چنین آمده است:

برایان کلارک پرسش «بزرگی» را درباره زندگی پیش می‌کشد – پرسشی که از محدوده موقعیت مشخصی که نمایشنامه توصیف می‌کند فراتر می‌رود: آیا من اراده آزاد دارم – چه کسی می‌داند که چه چیزی برای من مناسب‌تر است – آیا من مناسب‌ترین شخصی هستم که می‌تواند تشخیص دهد چه کاری را می‌توانم یا نمی‌توانم انجام دهم؟

 

بالاخره این زندگی مال کیه

ماجرا از این قرار است که کِن هَریسن مجسمه‌ساز و استاد دانشگاه در پی یک سانحه رانندگی از گردن به پایین برای همیشه فلج شده است. او دیگر درمان نمی‌شود و هرگز نمی‌تواند کارهایی را که دوست دارد انجام دهد بنابراین تصمیم می‌گیرد که بمیرد. مبارزه هریسن برای به دست آوردن حق مرگ موضوع این نمایشنامه پرقدرت است که خواننده در سراسر آن به عنوان کتاب هم فکر می‌کند.

بخش هایی از این فیلم تیاتر را تماشا کنید

با هنرنمایی نوید محمد زاده

 

هریسن شش ماه پیش به بخش مراقبت‌های ویژه آورده شده و دکترها تصمیم دارن پس از اینکه وضعیتش را کاملا تثبیت کردند او را به یک بیمارستان دائمی منتقل کنند. اما حالا همه‌چیز برای هریسن عوض شده و او به شکل آگاهانه می‌خواهد که از بیمارستان مرخص شود. نتیجه این تصمیم مساوی است با مرگ.

من تقریبا به طور کامل فلج شده‌م و تا آخر عمر به همین صورت می‌مونم. بیمارستان هیچ‌وقت منو مرخص نمی‌کنه. من با آرامش و خونسردی به این قضیه فکر کرده‌م و به این نتیجه رسیده‌م که بهتره دیگه ادامه ندم. برای همین می‌خوام از اینجا مرخص شم که بمیرم.

اما دکتر امرسن اجازه این کار را نمی‌دهد. موضوع هریسن بسیار دردناک است و دکتر امرسن به خوبی از این آگاه است اما او بارها و بارها با بیمارانی مواجه شده که در چنین وضعیتی قرار داشته‌اند و افسردگی و تصمیمات احساسی آن‌ها را درک می‌کند.

بنابراین تسلیم نمی‌شود و فکر می‌کند بعد از دو یا سه سال هریسن بدون مشکل می‌تواند به زندگی ادامه دهد. تلاش دکتر برای امید دادن و جنگیدن برای زندگی هریسن همچنان ادامه دارد و دکتر فکر می‌کند فکر کردن به خودکشی دیوانگی محض است.

 

کارگردان اشکان خیل‌نژاد
بازیگر نوید محمدزاده, الهه شه‌پرست, محمدهادی عطایی, آزاده صمدی, هومن کیایی, حمید رحیمی, شهاب الدین حسین پور, سینا بالاهنگ, محمد اشکان فر

 

البته ماجرا کمی پیچیده‌تر هم می‌شود. هریسن رفته‌رفته تحمل رفتار را از دست می‌دهد. از نظر او زندگی تمام شده و رنگ شاداب اتاقی که در آن است یا پیشرفت‌های پزشکی که ممکن است بتواند خدمتی به او بکند همه امیدهای واهی هستند و به طور کلی هریسن خود موضوع امید دادن را درک نمی‌کند.

همه بدون وقفه تلاش می‌کنند به او امید بدهند اما از نظر هریسن «درست همین حرفه‌ای‌گریِ گذاییه که باعث می‌شه» دلش بخواهد بمیرد، همین موضوع که انگار او توانایی فکر کردن ندارد و نمی‌داند چه چیزی برایش خوب یا درست است.

در نمایشنامه شخصیت‌های مختلفی وجود دارند که هریسن – با شوخ‌طبعی خاص خودش – با آن‌ها روبه‌رو می‌شود و در قبال هر کدام از آن‌ها رویه متفاوتی در پیش می‌گیرد. به طور کلی هم در نمایشنامه شخصیت بدی وجود ندارد و افراد مختلف هر کدام به نحوی می‌خواهند کمک کنند اما مسئله بر سر این است که آیا من اختیار دارم که انتخاب کنم چه کمکی را می‌خواهم یا خیر.

پلاک۵۲ با همکاری تیوال برای اولین بار امکان تماشای مجموعه ای ناب از فیلم تیاترهای ایرانی را برای هم وطنان خارج از کشور فراهم آورده است. این فیلم تیاترها همگی به صورت کاملا قانونی و با احترام به حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان به شما تقدیم می شود تا علاوه بر تماشای یک اثر نمایشی ممتاز،‌ از هنرمندان ایرانی در این روزهای بسیار سخت حمایت شود. قدردان شما هستیم.