این روزها بیانات پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا،در باب شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند سعدی بحث داغ شبکه های مجازی شده است.
نکند سعدی شیرازی هم چون مولانا که رومی(ترکیه فعلی) شد، اسپانیایی شود!
حال پرسش این است که با توجه به غنای فرهنگی ما و بسامد بالای شاعران درجه یک، چرا در جوامع بین المللی و فرای مرزی ایران، تنها سعدی و خیام نماینده فرهنگ و ادب پارسی هستند؟ آیا در پیکره ی تاریخ ادبیات ایران فرد دیگری در حد و حجم این دو بزرگوار، وجود ندارد؟؟ اگر دارد چرا ما به طور مستمر شاهد زمزمه ی رباعیات خیام، ابیات سعدی و مفاهیم مولانا در جامعه جهانی هستیم؟؟
سعدی و دهکده جهانی
در پاسخ به این پرسخ باید رجوع کنیم به واژه دهکده ی جهانی، از این منظر که جهان شمول بودن یک مفهوم یا به طور اخص یک شعر، حکم پرواز و آزادی آن مفهوم و آن اثر را دارد. بنابر این، یک اثر برای گسترش و جهانی شدنش نیاز به یک سری پارامتر ها و مشخصه هایی دارد که در اشعار سعدی و خیام و مولانا رج به رج دیده می شود.
عناصری از قبیل:
جهان بینی، گستره تفکر، بینش جامعه شناسی، شناخت ملل، استفاده از نمادها و مفاهیم عام و امکان ترجمه کار.
در نتیجه سفر های پی در پی سعدی، جهان بینی گسترده او، سادگی و قابل ترجمه بودن اشعارش، شناخت وسیع او از خلقیات جوامع دیگر، عامل حضور او در گستره جهانی شد نه صرفا کیفیت والای او در قیاس با دیگر شاعران ایران.
بنابر این، اگر اثری فاقد شرایط فوق باشد امکان حضور نویسنده در گستره ی جهانی با مشکل مواجه خواهد شد، همان طور که می بینیم غنای اشعار فخیم حافظ میزبانی جز ایران و مخاطبی جز گوته ندارد. این پیامد حاصل کاربرد واژگان خاص و غیر قابل ترجمه ی حافظ و بعضا شاید یکجانشینی او در محیط شیراز می تواند باشد نه جذبه و کیفیت کار او. قدرت ابیات حافظ و ایهامات بی بدیلی که او در دیوانش آورده است در قواره ی هیچ ترجمه ای نمی گنجد. زیرا این جنس شعر قابل ترجمه نیست اساسا شعر قابل ترجمه نیست.
در نتیجه سفر های پی در پی سعدی، جهان بینی گسترده او، سادگی و قابل ترجمه بودن اشعارش، شناخت وسیع او از خلقیات جوامع دیگر، عامل حضور او در گستره جهانی شد نه صرفا کیفیت والای او در قیاس با دیگر شاعران ایران.
همانطور که تفکرات مولانا و فلسفه خیام گسترش جهانی پیدا کرد. زیرا در آثار این دو بزرگوار تمام پارامترهای مذکور، اعم از دنیا دیدگی و استفاده از زبان ساده، در کنار مفاهیم عمیق و قابل ترجمه اثرارشان لایه به لایه دوخت شده است.
به عنوان مثال اگر فیتس جرالد انگلیسی اقدام به ترجمه رباعیات خیام نمی کرد اینک ما شاهد شهرت جهانی این شاعر بزرگ، فیلسوف و ریاضی دان وطنی در گستره ی جوامع بین اللملی نبودیم. زیرا همانطور که واقف هستید مفهوم جهان پس از مرگ، فنای آدمی و لذت بردن از زمان حال و رهایی از چنگال تیز آینده دغدغه بشر از ازل بوده و هست.
بنی آدم اعضای یکدیگرند
در نتیجه حضور بیت “بنی آدم اعضای یک پیکرند” سعدی در گستره جهانی، و امثال او، حاکی از عمق و تکنیکال بودن آن بیت نیست بلکه ریشه در مفاهیمی دارد که ذکر شد. بنابر این مانایی کلام ریشه در ملموس بودن آن و تاریخ مصرفش در ادوار مختلف دارد.
برای مطالعه بیشتر:
نکند سعدی شیرازی هم چون مولانا که رومی(ترکیه فعلی) شد، اسپانیایی شود!
نویسنده اگر در اثرش از مفاهیم جهانشمول و کاربردی تری در هر مکان و زمان استفاده کند پر واضح است که کلامش عمومیت پیدا خواهد کرد حتی بر زبان نخست وزیر اسپانیا، پدرو ساچز در روزگار کرونا. اما در این باب باید به این نکته توجه داشت که پدرو سانچز تا قبل از استفاده کاربردی از این بیت سعدی و تنها نامی بود آشنا برای اصحاب رسانه اما با به کارگیری این بیت در زمان و موقعیت مناسب نامش نه تنها در تمامی رسانه ها بلکه در ذهن هر ایرانی نقش بست، که چرا دولتمردان ما نه؟؟ نکند سعدی شیرازی هم چون مولانا که رومی(ترکیه فعلی) شد، اسپانیایی گردد.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
این راه که شما می روید قطعا به ترکستان ختم خواهد شد.