استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
امپراتوری سلوکی (Seleucid Empire) نام پادشاهی یونانی بود که در میان سالهای ۳۱۲ تا ۶۴ پیش از میلاد بر آسیای غربی سلطنت کرد. نام سلوکیان از نام سلوکوس یکم گرفته شده است. وی در سپاه اسکندر فرمانده سواره نظام بود. از میان سلسله های پادشاهی که پس از مرگ اسکندر و از تجزیه فرمانروایی وی ایجاد شد، پادشاهی سلوکیان از همه بزرگ تر بود.
شکل گیری امپراطوری سلوکیان
پس از مرگ اسکندر فتوحاتش میان سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیایی وی که ایران مرکز آن بود به سلوکوس اول رسید. سلوکوس که پس از اسکندر در ایران قدرت را بدست گرفت در حدود سال ۳۰۷ ق. م در غرب رود دجله در بابل، شهر سلوکیه را بنا نهاد و این شهر را به عنوان پایتخت سلوکیان قرار داد.
سلوکیه به علت قرار گرفتن در بین النهرین کنار دجله، تلاقی جاده های مهم که آسیای مرکزی و ایران را به آسیای صغیر و سواحل مدیترانه متصل می ساخت، استقرار سکنه یونانی و غیریونانی که دارای مهارت و توانمندی های اداری، هنری، تجاری بودند و نیز وجود ضرابخانه،کارگاه های تولیدی، زمین های کشاورزی حاصلخیز در آن، موجب رونق اقتصادی این شهر شده بود.
این شهر به عنوان پایتخت سلوکیان نقش بسیار مهمی در تحولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن دوره و پس از آن داشته است. لازم به ذکر است که در این دوران شهرسازی رونق چشمگیری پیدا کرد.
ساختار ارتش سلوکی
ارتش سلوکی متشکل از نیروهای یونانی و مزدوران قبایل داوطلب ایرانی بود و نیروهای اصلی آن را واحدهای مرکب سوار و زرهپوش تشکیل میدادند. اقتصاد دولت سلوکی مبتنی بر تجارت، درآمدهای گمرکی و مالیات بود. مالیاتها بسیار سنگین بودند و به جز خاندان سلطنتی، اقشار مرفه و صاحبان امتیازات، قشرهای دیگر جامعه توان پرداخت آن را نداشتند.
برای مطالعه بیشتر:
پنج هزار سال تاریخ ایران، چشم رسانه های جهان را خیره کرد
اسکندر و جانشینانش، شهرهای یونانی بسیاری را در سرزمینهای اشغالی ساختند، یونانیان و مقدونیان را بدانجا کوچاندند و کوشیدند تا فرهنگ یونانی را در ایران و سایر سرزمینها رواج دهند. یونانیگرایی به ویژه در میان اشراف ایرانی و به ویژه در سرزمینهای باختری قلمرو سلوکی گسترش یافت و از این هم آمیزی فرهنگی تلفیقی پدید آمد که بر ادیان دو طرف رویداد نیز اثر گذاشت. این یونانیگرایی تا زمان اشکانی هم دیده میشد.
آثار به جا مانده از سلوکیان
از جمله مهمترین سازه های دوران سلوکی تندیسی استخوانی از انسانی نر و ماده (نرموک) متعلق به سده یکم پیش از زایش مسیح است که در موزه لوور پاریس نگهداری می شود. نیایشگاه های سلوکی در استخر، کنگاور، خورهه، نورآباد و تخت جمشید، نقش برجستههای دینور، نهاوند، شوش و تل زهاک، سکهها و سفالهای گوناگونی که از کاوش شوش به دست آمدهاست.
از سلوکیان جز چند ستون و خط نوشته یونانی که البته می توان این آثار را به دوره اشکانی نیز نسبت داد، معماری مهمی بر جای نمانده است.
تنها دو ستون یونانی در روستای خورهه در نزدیکی محلات به جای مانده که متعلق به دوره سلوکیان است. در کنگاور نزدیک کرمانشاه بازماندههای یک بنای بزرگ به همراه جرزهای عظیمالجثه که به دوره سلوکی مربوط میشود و متفاوت از شیوه ساختمان سازی پارتیان است توسط هرتسفلد کشف و شناسایی شد. از معبدی که به دستور آنتیوخوس سوم برای نکوداشت همسرش لائودیسئا در نهاوند بنا شده بود هیچ اثری برجای نمانده است.
ازدواج با ایرانیان
تصاویر حکام سلوکی، ماسکها، اشیای سمبولیک و نمادینی چون ۳ رکن آپولو یا لنگر نماد سلوکیان با هم توسط سلوکوس با سر اسب به عنوان سمبل وی به کار میرفت. برخی مواقع سمبلهایی هم از نشانههای اهمیت مذهبی یا زندگی روزمره هم وجود دارد که عمدتا حیوان و هیولا هستند.
نکته حائز اهمیت این است که اگر چه از زمان اسکندر، مقدونیان در ازدواج با ایرانیان، مانند ازدواج سلوکوس با شاهزاده ایرانی برای اتحاد میان ایرانی و یونانی میکوشیدند، اما ایرانیان در پذیرش فرهنگ هلنی، که سلوکیان مروج آن بودند مقاومت نشان داده و حتی در القای فرهنگ و تمدن ایرانی موفق عمل کردند.
گپ و گفت با جزمین کارا ( تماشا کنید)
پوشش در دوره سلوکیان
پوشش در دوره سلوکیان متأثر از پوشش یونانیان بوده است. یونانیان از پوششی به نام هیماتیون استفاده میکردند که شباهت زیادی به تندیس های برنزی کشف شده از نهاوند دارد و شامل دامنی نخی، بدون دوخت و تزئین می باشد. پوشش در قسمت پایین نقش برجسته مقبره انتیوخوس بسیار گشاد است و یک روبان پارچه ای بر روی کمربند آن قرار دارد و همچنین بر روی آن رده های بلند که توسط یک سنجاق سینه طرح گل سرخ روی شانه بسته می شده مزین شده است.
همچنین سلوکیان از کلاهی به اسم فریجی استفاده میکردند که دوکی شکل و نرم بود که سر آن کمی کج و به سمت جلو بود. سرانجام پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند عاملی برای نابودی سلوکیان شوند.