استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
چندی قبل بعد از حدود دو سال خانه نشینی اجباری ناشی از همه گیری بیماری کووید۱۹، فرصتی پیش آمد تا به اتفاق چند تن از دوستان جان سفر تفریحی چند روزه ای به مکزیک داشته باشیم تا کمی آفتاب را بر بدن های نم کشیده در ابر و باران و سرمای ونکوور، مهمان کنیم.
مکزیک کشور جالبی است. مردمانی دارد که در ظاهر و باطن و اخلاق و رفتار به ما ایرانی ها شباهت زیادی دارند. کتاب تاریخ شان هم مثل ما پر فراز و نشیب است. صفحاتی دارد که دوست دارند آن را چند بار با صدای بلند و با افتخار برایت بخوانند و صفحات زیادی هم دارد که می خواهند پاره اش کنند و به سطل زباله بیاندازند.
از نظر فرهنگی و هنری بسیار غنی هستند. آنچه دارند ترکیبی است از رنگ ها و نقش های بومیان که در گذر زمان طعمی نو به خود گرفته است. این ترکیب سنت و مدرنیته مخصوصا در نقاشی هنرمندان مکزیکی کاملا نمایان است. این کشور زیبا، نقاشان سرشناسی را به تاریخ هنر معرفی کرده که سبک نقاشی آن ها همیشه برای من دوست داشتنی و الهام بخش بوده خصوصا آثار زوج هنرمند و سرشناس فریدا کالو و دیگو ریورا که جایگاهی رفیع و ماندگار در هنر مردمی برای خود ساخته اند.
درباره زندگی عجیب و سبک نقاشی آن ها خوانده بودم و یکی از دلایلی که سفر به مکزیک را از بین سایر گزینه ها انتخاب کردم این بود که می خواستم از این فرصت استفاده کنم و از نگاه مردم مکزیک این دو نفر را بیشتر بشناسم و جایگاهشان را بین مردم ببینم.
مطالعه کنید :
از بی خردان خوشبخت الهام بگیریم
نتیجه جالب بود :
از بدو ورود به فرودگاه در شهری که مقصد ما بود، هر جا که چشم می گرداندی، فریدا بود. تصاویری از چهره او بر روی در و دیوار و تابلو فروشگاه ها و یا لباس و کیف و کفش و انواع سوغاتی ها دیده می شد. خلاصه او همه جا بود گویی که سمبل کشور مکزیک است. اما عکس دیه گو را من فقط بر روی یک اسکناس ۵۰۰ پزویی دیدم.
موضوع برایم جالب بود. دیه گو حدود بیست سال از فریدا بزرگ تر بوده و در واقع استاد، انگیزه و الهام بخش فریدا برای ورود به دنیای حرفه ای نقاشی شناخته می شود. در محافل هنری سرشناس بوده و از نظر تعداد کار، چه آن هایی که بر روی دیوارها آویزانند و چه دیوارنگارهای عظیم و حیرت انگیز زینت بخش ساختمان های معروف در مکزیک و آمریکا، آثار دیگو بسیار بیشتر از فریدا است. خودش هم سه سال از فریدا عمر بیشتری کرد و زمان بیشتری برای نقاشی داشت. اما چرا مثل فریدا در زندگی روزمره مردم نقش نبست؟
از چند مکزیکی درباره آن ها پرسیدم. همه با افتخار و غرور از فریدا یاد می کردند گویی مادر آن هاست. نظرات مختلفی شنیدم اما یکی که بیشتر به دلم نشست این بود که نوازنده ای دوره گرد گفت دیه گو فقط عاشق بود اما فریدا عاشق بود و وفادار.
غرض نقشی است کز ما باز ماند
که هستی را نمی بینم بقایی (سعدی)
سال نو مبارک
شاد و سلامت باشید