استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
نمی دانم آیا شما هم تجربه مشابهی مثل من دارید یا نه. بعضی از دوستان قدیمی ام در شبکه های اجتماعی برایم غریبه هستند. شاید این جمله عجیب باشد ولی واقعیت دارد. الان برایتان می گویم چرا. مثلا چند روز پیش یک روایت ( بخوانید استوری) از یکی از دوستانم در اینستاگرام دیدم. خودش بود ولی نبود.
دقت کردم دیدم تمام اجزای صورتش با آنچه که در واقعیت از او می شناسم تفاوت دارد. حالت و رنگ چشمان، پوست، ابرو و بینی با خود واقعی او از زمین تا آسمان تفاوت داشت.
از فیلترهای اینستاگرام استفاده کرده بود و کلا آدم دیگری شده بود. دلیلش را نفهمیدم که چرا خودِ خودش را تغییر داده بود. نمی دانم آیا از ظاهر خودش ناراضی بود یا خودش را دوست نداشت. به هر حال خودش نبود.
گپ و گفت با کامبیز شریف – مجسمه ساز در ونکوور (تماشا کنید)
من اعتقاد دارم زیبایی امری سلیقه ای و نسبی است و همه زیبا هستند اما حتی اگر شخصی نقص جدی در چهره یا اندامش دارد، به نظر من فیلتر کردن آن در فضای مجازی مشکلش را برطرف نمی کند و احتمالا نشان از کمبود اعتماد به نفس دارد و باید برای آن چاره اندیشید. جوامعی که توسعه انسانی در آن ها اولویت دارد به سمتی پیش می روند که ملاک زیبایی از اندازه گیری های ظاهری و فیزیکی گذشته و به خلق و خو و تفکرات انسان ها و مسئولیت پذیری آن ها در قبال جامعه پیوند خورده است.
امروز می بینیم که تقریبا بیشتر تولید کنندگان نامدار لباس و لوازم آرایش دیگر از مانکن های ظریف با قامت هایی دور از دسترس استفاده نمی کنند و انسان هایی از جنس واقعیت من و شما تولیدات آن ها را نمایش می دهند.
حتی بسیاری از هنرمندان، هنرپیشه گان و ورزشکاران مشهور بدون آرایش در شبکه های اجتماعی ظاهر می شوند و مردم را به خود بودن، تشویق می کنند.
اما شاید یکی از ریشه های اصلی بروز این کمبود اعتماد به نفس، حضور پر هیاهو ولی تو خالی و زرد خیلی از مثلا تاثیرگذاران ( بخوانید اینفلوئنسر) تقلبی است که با هزار رنگ و ترفند سعی می کنند به زندگی خود ظاهری لوکس بدهند و به تدریج خط کشی می شوند برای اندازه گیری احساس موفقیت و خوشبختی سایرین. ولی اینکه چرا این روزها این قبیل افراد در جامعه ایرانی خصوصا در بین نوجوانان و جوانان این چنین پرطرفدار هستند و هر خوراک نامطبوعی را به راحتی به خورد دنبال کنندگان می دهند، خود نیاز به واکاوی جامعه شناسان و روانشناسان خبره دارد.
کاملا به آزادی بیان و اعتقادات ایمان دارم اما به عنوان یک روزنامه نگار که روز و شبم با دغدغه پایش رویکردها و آوای فرهنگی جامعه می گذرد، نمی توانم از این مقوله بی تفاوت گذر کنم.
به نظرم اگر در اینستاگرام مقایسه ای بین طرفداران و دنبال کنندگان انسان های اندیشمند، دانشمندان ، کارآفرینان افتخار آفرین و موفق ایرانی و یا نشریات فرهیخته با افرادی مانند ساسی مانکن ها، صدف بیوتی ها، دنیا جهانبخت ها انجام دهیم، واقعیت هایی روشن می شود که تلخ هستند. واقعیت هایی از جنس بدون فکر دنبال کردن و بدون مطالعه نظر دادن. واقعیت هایی به تلخی بی آبی در خوزستان و به شوری آب سد گتوند.
ما بدون فیلتر زیبا هستیم.
شاد و تندرست باشید.