استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
شهر زیبا پس از فیلم رقص در غبار دومین فیلم سینمایی اصغر فرهادی محصول سال ۱۳۸۲ است. شهر زیبا فیلمی اجتماعی با درون مایهای عاشقانه است.
بازیگران
- فرامرز قریبیان
- ترانه علیدوستی
- بابک انصاری
- آهو خردمند
- فرهاد قائمیان
- هوشنگ هیهاوند
- نسرین نصرتی
- ﻣﻬﺮﺍﻥ ﻣﻬﺎﻡ
- آیلار والاپور
- محمد حاج حسینی
*توجه : اگر این فیلم را هنوز تماشا نکرده اید،
مطالعه ادامه این مطلب خطر اسپویل و لو رفتن داستان را برای شما به همراه دارد:
مصائب فیروزه بودن
فیلم شهر زیبا مقدمه منطقی شیوه روایتگری است که فرهادی بعدتر به شکلی پخته و قوام یافتهتر آن را پی گرفت. شهر زیبا در کنار چهارشنبه سوری مقدمه منطقی رسیدن به نقطه اوجی همچون درباره الی و جدایی نادر از سیمین است. داستان اولیه در شهر زیبا داستان رسیدن یک نوجوان قاتل به سن ۱۸ سالگی و روبهرو شدن با موعد اجرای حکم اعدامش و البته تلاش یکی از دوستانش (علا) برای گرفتن رضایت از پدر مقتول است.
به سیاق خط روایی همیشگی فرهادی که به خوبی آن را درک کرده و در اجرای آن تبحر دارد در ادامه طرح اولیه داستان، خط داستانی اصلی کم کم زیر سایه موقعیت داستانی درگیر کنندهتری قرار میگیرد. در نهایت اما این دو خط داستانی دوباره به هم میرسند. اما اینجا شخصیتها دیگر آن شخصیتهای لحظه اولیه نیستند، انگیزهها لزوما همان انگیزههای ابتدایی نیست و پیچ و تابهای داستانی چنان غلیظ شده است که تعیین تکلیف تصمیم درست و غلط چندان ساده و خطی نیست.
نه به اعدام
ماجرای گرفتن رضایت ولی دم و خلاصی از اعدام زیر سایه ماجرای عاشقانه میان علا و فیروزه (ترانه علیدوستی) پیچ و تاب بیشتر میخورد. مخاطب در کنار اینکه باید نگران اعدام شدن یا نشدن اکبر باشد، باید دلشورهای قابل لمستر و دیده و درک شدهتری را تاب بیاورد. به سیاق فرمول داستانگویی فرهادی در این شکل از روایت تماشاگر به همراه فیروزه، اکبر، علا و… یک انتخاب چند وجهی را پیش رو میبیند که انتخاب هر طرفش خسارتی را در طرف دیگر رقم میزند.
در جهانی که فرهای مخاطبش را درون آن پرتاب میکند، هیچ حس و تصمیم و کرده و گفتهای بیهزینه نیست. هیچ چیز خطی و روشن نیست. ماجرای نگاه صفر و یک بیمعناست. این دقیقا خود زندگی است.
فرهادی زندگی را خوب تماشا کرده و به خوبی توان به داستان تصویری بدل کردنش را دارد. آیا علا باید به ازدواج با دختر ناتنی «ابوالقاسم» (فرامرز قریبیان) تن دهد؟ آیا فیروزه باید علا را به این ازدواج ترغیب کند؟ اگر فیروز جانب دل خودش را بگیرد، تکلیف رضایت اکبر چه میشود؟ اگر اکبر اعدام شود و فیروزه و علا به هم برسند، بویی از خوشبختی خواهند برد؟ احساس گناه با آنها چه خواهد کرد؟ اگر علا دختر ابوالقاسم را به عقد خود آورد و اکبر زنده بماند، آیا بویی از خوشبختی خواهد برد؟ آیا میتواند بعد از نجات اکبر، عشق و علاقهاش به فیروزه را از یاد ببرد؟ علاقه به سرانجام نرسیده علا و فیرزه مهمتر است یا زنده ماندن اکبر؟
با فرض اینکه علا به شرط تن دهد و پا روی عشقش به فیروزه بگذارد و دختر ابوالقاسم را عقد کند، آیا ابوالقاسم در لحظه آخر زیر حرفش نخواهد زد؟ علا چه کند؟ فیروزه چطور؟ اکبر چه میشود؟ همه حق دارند اما در نهایت کدام شخصیت بیشتر حق دارد؟ تماشاگر جانب کدام انتخاب را میگیرد؟ گره کور تصمیم و قضاوت به دست کدام تصمیم باز میشود؟ حالا که اکبر را شناختهایم و البته فیروزه و علا را با گوشت و پوستمان لمس کردهایم، حالا که نمیتوانیم ابوالقاسم را درک نکنیم، نمیتوانیم زن و فرزند ابوالقاسم و انگیزههایشان را نادیده بگیریم و… حالا حق با کیست؟ ما که خودمان را جای تک تک این شخصیتها گذشاتهایم و طبق تمهید فیلمساز حق مطلق را به هیچ یک از آنها ندادهایم، تکلیفمان چیست؟
این سوالات که جواب شفاف و مطلقی برای هیچ کدامشان وجود ندارد، دقیقا برگ برنده جهان فیلمهای فرهادی را شکل میدهد. جهانی که در آن قضاوت و تصمیم و خوب و بد کردن اگر امری ناشدنی نباشد، امری به شدت دشوار، اضطرابآفرین و درگیر کننده است.
اما آیا این همه به سادگی رقم خورده است؟ قطعا خیر. مگر کم بوده آثاری که با کپی برداری از ساختار کلی روایت در آثار فرهادی تلاش کردهاند جهانی از آن جنس خلق کنند و اصلا موفق نبودند؟ بسیاری از فیلمنامهنویسان و کارگردانان در تلاش بودهاند با کپیبرداری از شکل فیلمهای فرهادی نتیجهای شبیه به او رقم بزنند اما غافل بودهاند از اینکه برگ برنده فرهادی در رسیدن به نتیجه نه تنها ساختاربندی کلی، بلکه توجه ظرافتها و جزییات در وجوه مختلف فیلمسازی است.
فرهادی برای ترسیم تکتک سکانسها و موقعیتها و به تبع آن تک تک دیالوگها و ریزه کاریهای شخصیتپردازی دقت نظر و برنامهریزی دقیقی را به کار برده است. اصولا همین ویژگی است که میتوان بر اساسش اصل یا کپی بودن فیلمهایی که شیوه روایی فرهادی را انتخاب کردهاند، شناسایی کرد.
View this post on Instagram
<a style=”color: #c9c8cd; font-family: Arial,sans-serif; font-size: 14px; font-style: normal; font-weight: normal; line-height: 17px; text-decoration: none;” href=”https://www.instagram.com/reel/CmUT5ltjG0C/?utm_source=ig_embed&utm_campaign=loading” target=”_blank” rel=”