استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
هما دارابی در اعتراضی نمادین به حجاب در تاریخ دوم اسفند ۷۲ در یکی از خیابان های نزدیک میدان تجریش خودش را به آتش کشید و بر اثر شدت سوختگی در بامداد سوم اسفند فوت کرد.
هما دارابی متولد ۱۳۱۸ در تهران دارای سابقه طولانی مبارزات اجتماعی و سیاسی در دوران محمدرضا شاه پهلوی بود و در بیست سالگی عضو حزب ملت ایران به رهبری داریوش فروهر می شود. او در اسفند سال ۱۳۴۹ در اعتراض به منوچهر اقبال، رئیس وقت دانشگاه تهران و نخست وزیر سابق و به جرم آتش زدن اتومبیل او همراه با فریدون تقیزاده دستگیر و برای چند هفته بازداشت می شود.
او در ادامه فعالیت های سیاسی اش یکی از سخنرانان روز شانزدهم آذر ۴۰ و یکی از دو زن منتخب کنگره جبهه ملی در پاییز سال ۱۳۴۱ می شود. خانم دارابی پس از پایان تحصیلاتی پزشکی در دانشگاه تهران به روستای بهمنی در شمال ایران می رود و دو سال به عنوان پزشک در آنجا خدمت میکند تا اینکه در سال ۱۳۴۶ به همراه همسرش منوچهر کیهانی از اعضای حزب ملت ایران، برای ادامه تحصیلات به آمریکا می رود. او پس از گذراندن دوره تخصصی بیماری های کودکان و روانپزشکی و دریافت پروانه پزشکی از سه ایالت نیویورک، نیوجرسی و کالیفرنیا در سال ۱۳۵۳ به ایران برمیگردد. در این سال ها در نشریاتی مانند فردوسی درباره حقوق زنان و کودکان هم مطالبی مینویسد.
هما دارابی در اوایل پیروزی انقلاب همراه با دیگر زنان در دیداری با ابوالحسن بنی صدر، رییس جمهور وقت، با اعتراض به فشارها و برخوردها درخواست می کند که در ایران پس از انقلاب به زنان “ظلم مضاعف” نشود.
در این سالها با تلاش خانم دارابی واحد روانشناسی و گفتار درمانی بیمارستان روانپزشکی “شهید سهامی” راه اندازی میشود و همزمان به عضویت گروه آموزش تخصصی روانپزشکی مجتمع آموزشی و پژوهشی وزارت بهداری درمیآید و مدیریت گروه روانپزشکی دانشگاه علوم شهید بهشتی را هم میپذیرد.
فیلم تاتر فردا را تماشا کنید
اما با سختگیریهایی که در بحث پوشش و حجاب برای زنان در ادارات و ساز مان های دولتی پیش میآید ابتدا از کار در دانشگاه محروم میشود و سپس در سال تحصیلی در سال۱۳۷۰-۱۳۶۹ ممنوعالتدریس هم میشود.
خانم دارابی در مدتی که از کار و درس محروم شده بود مطب خصوصی اش را دایر می کند اما به خاطر افسرگی شدید دیگر قادر به ادامه کار نیست و با اینکه پس از پیگیریهای خودش و همسرش دیوان عدالت اداری حکم قبلی را لغو میکند اما دیگر دیر بود و کار از کار گذشته بود”……. “از او هیچ شکوه و ناله به یاد هیچکس نمىآید، تا آخرین لحظههاى سوختن.”
برای مراسم او حزب ملت ایران و اعضای جبهه ملی و همچنین خانواده اش اعلامیههایی می دهند که روزنامه کیهان از نشر آن سرباز می زند اما در روزنامه اطلاعات منتشر میشوند.
مراسمی که برگزار میشود و جعیت کثیری در آن شرکت می کنند.
آن همه پویایى، بالندگى، سرسختى و غرور او را امروز با چه معیارى مىتوانیم بسنجیم ؟ صداى رسای هما دارابی به رغم جثه کوچکش هنوز در ایران جارى است.