استفاده از مطالب، تصویرسازی ها، عکس ها، فیلم ها و پادکست ها با ذکر منبع و لینک مستقیم به وب سایت پلاك 52 بلامانع است.
بشر در طول حیاتش همواره به دنبال راه هایی برای انتقال پیام بوده و با انواع رسانه های جمعی سر و کار داشته است. یکی از این رسانه های دیداری و شنیداری مهیج، سینما است. این پرده جادویی که با فناوری درآمیخته، هم جنبه سرگرمی دارد و هم حامل پیام های بسیاری برای مخاطبان است.
پردهِ پرمخاطبی که هیچکس فکرش را نمی کرد یک روز تا این حد بتواند مرزها را درنوردیده و مخاطبان را از سراسر دنیا پای خود میخکوب کند. برادران لومیر، در دسامبر ۱۸۹۵ دستگاهى را به راه انداختند که سینماتوگراف نام داشت. این دستگاه پیچیده، عکسهاى متحرک را نشان مى داد.
لومیر با چرخاندن دستک آن، عکسهاى متحرک را روى پردهاى سفید به نمایش مىگذاشت. آنها پس از استقبال پاریسىها از سینماتوگراف، نمایندگانى به کشورهاى مختلف فرستادند تا مردم آن کشورها را با این دستگاه آشنا کنند.
ورود سینما به ایران
این هنر در ایران بسیار سریع رشد کرد و با نام چراغ جادو مورد استقبال قرار گرفت. به طوری که سفر مظفرالدینشاه به فرنگ در سال ۱۳۱۸ هجری قمری موجب آشنایی وی با این صنعت شد و شاه را آنقدر مجذوب خود کرد که بلافاصله دستور داد میرزا ابراهیمخان عکاسباشی یک عدد از آن را بخرد.
این دستگاه که در آن زمان سینماتوگراف نامیده میشد خریداری شد و به دستور مظفرالدین شاه، میرزا ابراهیمخان عکاس باشی از مراسم کارناوال گٌل که در فرانسه برگزار شد، فیلمبرداری کرد. همین عمل باعث شد که نام وی را به عنوان اولین فیلمبردار ایرانی در تاریخ ثبت کنند.
پس از آن فیلم هایی از زندگی زنان حرمسرا، خواجگان، مسافرت های شاه، شیرهای شاه در دوشانتپه و مراسم سینهزنی تهیه و در خانههای شاهزادگان به نمایش درآمد. سپس خود مظفرالدین شاه تصمیم به ساخت فیلم گرفت و اولین فیلم فارسی را از زندگی خواجه های درباری کارگردانی کرد.
این فیلم تاتر را تماشا کنید
میرزا ابراهیمخان عکاس باشی، اولین عکاس ایرانی
چند سال بعد با شروع انقلاب مشروطیت، بهرهگیری از هنر سینماتوگراف عمومی شد و مراکزی برای تماشای عمومی ایجاد شد. در سال ۱۳۲۶ نخستین اعلان مربوط به سینما در جراید به چاپ رسید. البته مدتی قبل از این تاریخ میرزا ابراهیمخان عکاس باشی در خیابان چراغ گاز، سالنی افتتاح کرده بود و فیلم های کمدی و خبری کوتاه نمایش میداد. وی مردی آزادیخواه بود و در سفرهایی که به اروپا داشت با کاربرد مردمی دستگاه سینماتوگراف آشنا شده بود.
ماجرای تبعید ابراهیم خان
به ویژه آنکه با شروع انقلاب مشروطیت، کشور در تب و تاب افکار انقلابی میسوخت و به خوبی میدانست که این صنعت جدید تا چه حد برای ترویج افکار و عقاید آزادیخواهی مؤثر است. نمایش فیلم ها اکثرا در شب انجام میشد و در سالن، انواع نوشیدنی ها به فروش میرسید اما عمر این سالن یک ماه بیشتر دوام نیاورد؛ چرا که نمایش فیلم هایی چون جنگ ترانسوال آفریقای جنوبی و سایر فیلم های خبری، دولت را بر آن داشت که ابراهیمخان را تبعید و سالن را مصادره کند.
سینما مورد استفاده دو قطب متضاد فکری در کشور بود. به طوری که تا قبل از استبداد صغیر، انقلابیون مشروطه از این صنعت نوپا برای بالا بردن آگاهی های جامعه استفاده میکردند.
عمومی شدن سینما
اولین قدم برای عمومی شدن سینما در ایران با احداث سالن های سینمایی آغاز شد. البته در ابتدا این سالن ها توسط اقلیت های دینی و افراد غیر ایرانی ایجاد شد. اولین فرد از این گروه که اقدام به بازگشایی سینما کرد روسیخان بود. وی در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی پس از آگاهی از علاقه مردم به سینماتوگراف، یک دستگاه نمایش و پانزده حلقه فیلم ۶۰۰ الی ۸۰۰ میلیمتری از کمپانی پاته خریداری کرد و به نمایش فیلم های کمدی در اندرون شاهی و خانههای اعیان و اشراف پرداخت.
تنها کسی که توانست سینما را به معنی امروزی در ایران همگانی کند شخصی ارمنی به نام آرداشس باتماگرایان (معروف به اردشیرخان ارمنی) بود که در خیابان علاءالدوله سالن باز کرد و با پخش سریال های تارزان به محبوبیت رسید.
از دیگر اقدامات وی، تفهیم فیلم های خارجی به ایرانیان بود، زیرا در آن زمان، مردم با زبان های خارجی آشنایی نداشتند و اردشیر خان از طریق یک مترجم به بیان صحنههای فیلم و ترجمه جملهها به صورت زیرنویس میپرداخت، همچنین با آوردن گروهی نوازنده که به نواختن موسیقی متناسب با صحنههای فیلم می پرداختند، قدمی مؤثر در مردمی شدن سینما برداشت.
داستان ورود سینماتوگراف به ممالک محروسه ی ایران (طنز)
از جمله سایر اقدامات وی ایجاد بوفه در سالن سینما بود که بر جذابیت سالن سینما و مفرح بودن آن می افزود. در آن زمان، بانوان اجازه ورود به سینماها را نداشتند ولی مدتی بعد امکان ایجاد سینماهای مختلط در اذهان سینماگران به وجود آمد.
در آن زمان، بانوان اجازه ورود به سینماها را نداشتند ولی مدتی بعد امکان ایجاد سینماهای مختلط در اذهان سینماگران به وجود آمد.
علی وکیلی که مدتی بود به نمایش فیلم در سالن گراند هتل میپرداخت به دلیل نپذیرفتن اذهان عمومی نسبت به این مسأله بار دیگر به ایجاد سینمای مخصوص بانوان دست زد. وی سالن مدرسه زرتشتیان (در خیابان نادری) را اجاره و سینمایی در آن تأسیس کرد تا بانوان بتوانند به سینما بروند و بدین منظور آگهی هایی در نشریات چاپ کرد و حتی گفت کسانی که نسخهای از این روزنامه را ارائه دهند میتوانند بدون خرید بلیت، فیلم را تماشا کنند اما این ترفندها جواب نداد و سالن های سینما همچنان خالی ماند.
اولین فیلم ناطق ایرانی
جالب است بدانید که دختر لر نخستین فیلم ناطق فارسی در سال ۱۳۱۲ خورشیدی توسط اردشیر ایرانی در بمبئی ساخته شد.
موضوع فیلم در خصوص گلنار، دختر یک تاجر ثروتمند است که توسط راهزنان ربوده شده و مجبور به رقاصی در یک قهوهخانه در خوزستان میشود.
این فیلم در ۳۰ آبان سال ۱۳۱۲ اکران شد. اکران این فیلم موجب شکوفایی صنعت نوپای سینما در ایران شد. از جمله تناقضات موجود در فیلم، وجود لهجه غلیظ کرمانی روح انگیز ( صدیقه) سامینژاد – بازیگر نقش گلنار – بود که در تضاد با شخصیت وی در فیلم که وی را از قوم لر معرفی کرده بود، قرار داشت.
این فیلم بسیار مورد استقبال قرار گرفت. موضوع فیلم در خصوص گلنار ، دختر یک تاجر ثروتمند است که توسط راهزنان ربوده شده و مجبور به رقاصی در یک قهوهخانه در خوزستان میشود. جعفر در این قهوه خانه با گلنار آشنا میشود. جعفر که مأمور دولت است، به گلنار علاقهمند شده و با کمک هم به شرارت های راهزنان خاتمه میدهند.